به او بگویید
: علی عزیزم میدونم که هیچ وقت قرار نیست این متن رو حتی بخونی ولی از اونجا که ما برای هم ممنوع شدیم میتونم فکر کنم که ممکنه بخونیش هر لحظه دیدنت حتی اگه یک نظر از دور هم باشه باعث [...]
: عاشقانه ها تولدت مبارک..
: ارغوانم عزیز دل محمد هیچ وقت دوست نداشتم کاری کنم که باعث ناراحتی توبشه دوست نداشتم هیچ وقت آزرده خاطر بشی نمیخاستم غمگین ببینمت.قربونت بشم دورت بگردم بخاطر تموم اشتباهایی که کردم و بخاطر تموم کارایی که باید میکردم [...]
: ادیبم،با ادب من ،با حیای من ،میدونم که حتی بهم فکرم نمیکنی،میدونم که ممکنه حتی یکی دیگه رو دوست داشته باشی ،میدونم که رسیدنم بهت جزو محالاته ،ولی نمی تونم فراموشت کنم ،دیشب خوابتو دیدم ،خودمو الکی با این خوش [...]
: بهار تولدت مبارک شاید اینو نبینی ولی همیشه بیادتم خیلی وقتا بی اختیار اسمتو بلند پیش خودم میگم هر میشنوه فک میکنه دیوونه شدم.
: سلام فاطمه جان من خیلی بابت رفتارهایی که داشتم پشیمونم و عذرخواهی می کنم خودت میدونی چقدر دوست دارم و چه قدر برام مهمی و ارزش داری
: لیلا عاشقتم معذرت میخواهم لطفا منو ببخش دوستت دارم
: فاطمه جانم خیلی دلم تنگ شده چرا رفتی من دارم دیوونه میشم تو که میدونستی چقد دوست دارم چقد بهت وابستم گفتم بودنت چقد حالم رو خوب میکنه دیگه تنها نیسم درست وقتی اینا رو میدونستی رفتی من چکار کنم [...]
: الهه سلام. نیستی ؟ یا نخواستی باشی ؟ نمیدونم. ولی من هر روز با تو زندگی میکنم دوست دارم. همین 😏
: فرزانه ی من با تموم وجودم دوسسستت دارم و عااااااشقتمممممم کاش میتونستم زودتر تو رو کنارم داشته باشم ❤️
۷ دی ۱۳۹۰در ۲۳:۱۱
۱۲ آذر ۱۳۹۰در ۱۱:۰۳
بهار میره که دیگه نیاد.دلت بهاری باشه همیشه بهار در قلبته.راستی وقتی خدا هست ناامیدی چرا؟!!!!!خدا به این بزرگی به این مهربونی؟دنیا نامرده خدا که نامرد نیست!همه چیز خوبه همه چی آرومه…
۷ آبان ۱۳۹۰در ۱۴:۵۸
سلام دوست من!چرا اینقدر ناامید هستید،من متون و اشعار شما را خاوندم خیلی ناامیدانه مینویسید خدا بزرگ است دنیا زیباست چرا عمرتان رفت؟ چرا بهارتان رفت؟همیشه بهار وجود دارد در ذهن و درباور شما نه در فصول و سالها زندگی را دوباره تجربه کن.تا وقتی عمرتان تمام نشده یعنی خدا هنوز به شما فرصت داده و امی به شما باقیست.کوچک شما صبا
۱۰ آذر ۱۳۹۰در ۲۳:۳۱
یه وقتایی بهارم میره و نمیاد.
۷ آبان ۱۳۹۰در ۱۰:۱۱
بارالها
تو نادیده میگیری
من هم نادیده میگیرم
تو خطاهایـم را
من عطاهایت را . . .
۴ آبان ۱۳۹۰در ۱۲:۰۸
خیلی زیباست. به وبلاگ من هم سری بزنید.
پایدار باشید.
۱ مهر ۱۳۹۰در ۲۳:۴۱
روزگـــــــار چنـــــان شاهــــــرگ کــــــلامم را بریــــــده کــــه سکـــوتم بنــــد نمــی آید
۱ مهر ۱۳۹۰در ۲۳:۲۸
از تو تنها یک حس
امضائ شایان =((
مانده با من امشب
که تو را گم بکنم
پیش بیهودگی احساسم
آخرین بار،
سلام.
آخرین بار،
خدا حافظ تو
۷ آبان ۱۳۹۰در ۱۲:۲۲
خیلی زیبا بود
۱ مهر ۱۳۹۰در ۲۳:۲۲
همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی
را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد
خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ
۱ مهر ۱۳۹۰در ۲۳:۲۰
گر چه دنیا فراموشکده خاطرهاست ، تو فراموش مکن آنچه میان دل ماست
![[دست زدن]](https://www.asheghaneha.ir/wp-includes/images/emoji/dastzadan.png)
۲۶ تیر ۱۳۸۶در ۱۲:۰۷
هوالحق
سلام.
وبلاگتون خیلی نازه… بهتون تبریک میگم خیلی محیط جالب و قشنگی دارین…
من که واقعا لذت بردم.
موفق باشین.
یا علی.