غریب آشنا
تو از شهر غریب بینشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دور و جادههای پرغبار
برای همصدایی، همزبونی اومدی
تو از راه میرسی، پر از گرد و غبار
تمومه انتظار، میاد همرات بهار
چه خوبه دیدنت، چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت
غریب آشنا، دوستت دارم بیا
منو همرات ببر به شهر قصهها
بگیر دست منو، تو او دستا
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم، با تو من آزادام
۹ آذر ۱۳۹۳در ۲۰:۰۴
صدای گوگوش فوق العادس و البته شعر زیبای اردلان سرفراز عزیز
۲۴ مرداد ۱۳۹۳در ۰۰:۱۰
اکثر آهنگای گوگوش دلنشینن
عالی بود آجی
۵ مرداد ۱۳۹۳در ۰۰:۱۹
وااااای عاشق این شعر هستم عااااالیه… مرسی گلم
۳۱ تیر ۱۳۹۳در ۱۸:۳۳
خیلی این شعر رو دوست دارم…..تشکر دارم گلممممم
۲۲ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۹
عمریه با داریوش و گوگوش زندگی میکنم عالیه مرسی
۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۸:۳۸
خیلی قشنگ بود
خیلی از این شعر خوشم میاد
۱۴ فروردین ۱۳۹۱در ۱۸:۰۴
مرسی عالی بود