روزهای کودکی
میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!
۱۴ شهریور ۱۳۹۱در ۱۷:۵۲
بعضی ادما شانس گفتن چیزایی رو دارن که دیگران ندارن …مثله پاپا….کوچیک که بودم فقط من میشکستم نه اسباب بازیام …شکسته هارو جمع کردمو حالا میتونم نفس بکشم .گاهی هم کم میارم اما بازم نفس میکشم …… x_x
۱۳ شهریور ۱۳۹۱در ۲۳:۲۶
و معنای خدا حافظ تا فردا بود…
چقدر دردناک!
۱۱ شهریور ۱۳۹۱در ۰۱:۰۹
به به خییییلی باحال بود
عالی بود………..
۱۰ شهریور ۱۳۹۱در ۲۳:۴۴
نوشته های زنده یاد حسین پناهی همیشه عالیه و آرامش بخش
و واقعیت
نعیمه جون از انتخابت ممنونم
بابا شاهین از شما هم ممنونم
به خاطر زحمت هاتون
۱۰ شهریور ۱۳۹۱در ۲۳:۴۹
خواهش دخترم..
۱۳ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۱۱
خواهش مریم خانم..
۱۰ شهریور ۱۳۹۱در ۲۳:۱۱
ممنون
واقعا قشنگ بود
۱۰ شهریور ۱۳۹۱در ۱۲:۰۸
زیبا بود. ایکاش افراد را قبل از رفتن بشناسیم
۱۰ شهریور ۱۳۹۱در ۰۰:۳۳
خیلـــــــی قشنگ بود . البته عکس جالبی رو هم انتخاب کردین، واقعاً یادآور روزهای کودکیمه.. ممنون
۹ شهریور ۱۳۹۱در ۲۱:۱۹
خیلی ریبا بود
۸ شهریور ۱۳۹۱در ۲۲:۲۴
خیلی زیباست من رویا و زندگی بچه ها را دوست دارم چون پاک و بی ریا هستند دنیای من مثل بچه هاست اصلا شبیه این آدم بزرگا نیست چون اینا حاضرند به خاطر اینکه به جایی برسند از کول همدیگه برند بالا و دروغ بگند من دنیای ساده و پاک را دوست دارم . دکتر شریعتی می گه: آدم های ساده را دوست دارم همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند، همانهایی که برای همه کس لبخند دارند، همانهایی که بوی ناب آدم می دهند. و من باور دارم که تو از همان هایی به خاطر بسپار: همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است ، آرام ، بی صدا و همیشگی . راستی بابا عاشقانه میشه به شما ایمیل زد و دردل کرد.
۹ شهریور ۱۳۹۱در ۱۳:۴۸
دوست عزیز که همچنان اسمت رو فارسی نکردی؛ در برگ همدلی، دوستان هستند که می تونی اونجا درد دلت رو بگی.
۸ شهریور ۱۳۹۱در ۲۱:۲۳
خیلی جالب بود مرسی