جمله جادویی
مدت زیادی از زمان ازدواجشان می گذشت و طبق معمول زندگی فراز و نشیب های خاص خودش را داشت.
یک روز زن که از ساعت های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می دید، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد. مرد پس از یک هفته سکوت همسرش، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می شود را بنویسید و در مورد آن ها بحث و تبادل نظر کنند.
زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سرخود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن.
مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر، نوشتن را آغاز کرد.
یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ ها را رد وبدل کردند. مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند…
اما زن با دیدن کاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد.
شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود: “دوستت دارم عزیزم”
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۴:۲۲
دوستی اتفاق است … جدایی رسم طبیعت …. طبیعت زیباست … نه به زیبایی حقیقت … حقیقت تلخ است …. نه به تلخی جدایی …. جدایی سخت است …. نه به تلخی تنهایی.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۲:۱۵
سلام من تازه عضو این سایت شدم.امیدواردم منو همراهی کنید. باران جون نوشتت خیلی قشنگ بود.به نظر من آدم هرچقدر توزندگی باگذشت باشه.خیلی راحت میتونه با تموم مسایل کنار بیاد.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۳:۱۰
سلام ترنم جان، به عاشقانهها خوش اومدی
ممنون از نظرت عزیزم، راستی میتونی از طریق کلیک بر روی ( شناسنامه من ) {در ستون سمت راست، میتونی پیداش کنی} و در صفحه باز شده در فیلد نام، اسم تو به فارسی بنویسی و در فیلد نام نمایشی از لیست نمایش داده شده، اسم فارسی تو انتخاب کن و در پایین روی گزینه به روز رسانی شناسنامه کلیک کن.
منتظر کامنت های قشنگت هستم عزیزم.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۸:۵۹
:-/ سلام بر مامی . من میتونم عکسمو عوض کنم ؟ منظور طرح و رنگشه ؟
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۵:۴۲
سلام گلم خوش اومدی
۵ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۰:۵۵
برای چیدن گل سرخ، نه ارّه بیاور، نه تبر !
سرانگشت سادهی همان ستارهی بیآسمانم … بس ،
تا هر بهار به بدرقهی فروردین ،
هزار پاییز پریشان را گریه کنم .
– هم از اینروست که خویشتن را دوست میدارم .
برای کُشتن من، نه کوه و نه واژه ،
اشارهی خاموش نگاهی نابهنگامم … بس .
تا معنی از گل سرخ بگیرم و شاعر شوم .
– هم از این روست که ترا دوست میدارم .
برای مُردهی من، نه اندوه آسمان و نه گور زمین ،
تنها کابوس بیبوسهْرفتنِ مرا از گفتگوی گهواره بگیر.
من پنجهی پندار بر دیدگان دریا کشیدهام
پس شکوفه کن ای نارون، ای چراغ، ای واژه !
اینجا پروانه و پری به رویای مزمور ماه ،
دریچهای برای دل من آوردهاند .
هم از این روست که جهان را دوست میدارم .
سید علی صالحی
۵ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۰۹:۳۱
منـم زیبــا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را ، آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم ، بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟
رها کن آن خدای دور!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را ، با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام ، آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من
قسم بر روز ، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور ،
رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد
شعر از زنده یاد سهراب سپهری
قشنگترین و زیباترین جمله است مخصوصا اگه از طرف خوش باشه
خوشحالم از اشنایی همه من تازه واردم و از شعرهای همه لذت بردم
۳ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۰۱:۱۳
شده با گفتن یه حرف
شده با یک نگاه سرد
پشیمونم کن از رفتن
یه کاری کن برای من
واسه تقویم بی فردام
برای من که میدونی بدون تو چقدر تنهام!
۲۱ فروردین ۱۳۹۱در ۱۷:۰۵
خدایا دوست دارم خدایا عاشقتم بهترین دوستم تویی تقدیم به خدا
۲۰ فروردین ۱۳۹۱در ۱۷:۵۱
سلام.مثل همیشه عالی بود.
خوشبختی یک سفر است نه یک مقصد…
۲۰ فروردین ۱۳۹۱در ۱۲:۰۴
وب خیلی قشنگ دارین این پستتون هم خیلی خوبه
۱۹ فروردین ۱۳۹۱در ۲۰:۱۸
نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست
بشنو از دل ، دل حریم کبریاست
نی بسوزد خاک و خاکستر شود
دل بسوزد خانه ی دلبر شود
۲۰ فروردین ۱۳۹۱در ۰۸:۳۸
سلام مجید دلبندم حالت چطوره؟؟؟؟
۱۹ فروردین ۱۳۹۱در ۲۰:۱۶
دل آدم ها به اندازه ی حرفهاشون بزرگ نیست … اما اگه حرفاشون از دل باشه می تونه بزرگترین آدم ها رو بسازه
۱۹ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۴۰
من کاملا با این حرف موافقم ولی بعضی از ادما دلشو ندارند
۱۹ فروردین ۱۳۹۱در ۲۳:۵۳
هر کی گفته خوب گفته .
مرسی آقا مجید.