بهترین داداش دنیا
دفعه اول تو کوچه دیدمش گفت: داداشی میای بازی کنیم؟ بعد اینکه بازیمون تموم شد گفت: تو بهترین داداش دنیایی..
وقتی بزرگتر شدم به دانشگاه رفتم چشمم همش اونو میدید و میخواستم از ته قلبم بگم عاشقشم، دوسش دارم؛ اما اون گفت: تو بهترین داداش دنیایی..
وقتی ازدواج کرد من ساقدوشش بودم بازم گفت: تو بهترین داداش دنیایی.. و وقتی مرد من زیر تابوتشو گرفتم مطمئن بودم اگه میتونست حرف بزنه میگفت: تو بهترین داداش دنیایی..
چند وقت بعد وقتی دفتر خاطراتشو خوندم دیدم نوشته: عاشقت بودم، دوستت داشتم؛ اما میترسیدم بگم. برا همین میگفتم تو بهترین داداش دنیایی!!
۸ مرداد ۱۳۹۱در ۱۵:۳۲
=((
۱۱ تیر ۱۳۹۱در ۱۴:۴۱
منم یه داداشه این جوری دارم خیلی دوسش دارم اما میترسم بخش بگم حرف ریحانه درسته بعضی وقتها باید برای نگه داشتن اونی که دوسش داری سکوت کنی سکوتی مرگبار
۱۸ خرداد ۱۳۹۱در ۱۷:۴۲
وای خیلی غم انگیز بود
۱۷ خرداد ۱۳۹۱در ۱۸:۰۰
سلام مرسی خیلی جالب بود
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۵:۲۷
گاه برای داشتن باید گذشت ودر اوج تمنا باید نخواست فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست ،دوست داشتن امریست لحظه ای، اما داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است.(بیان کردن دوست داشتن بهم ثابت شده شجاعت میخواد،اینکه یکی رو دوست داشته باشی واینو به همه بگی جرات میخواد و اراده)
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۳۷
خیلی قشنگ بود، فکر میکنم من اینجا یه بار دیگه هم کامنت گذاشتم، اما چون خیلی خوشم اومد گفتم دوباره بیام کامنت بذارم البته دفعه اول که اینو خوندم گریه کردم
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۳۸
حالا تو هم نمک بپاش
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۴۴
مگه تو از این داداش ها داشتی ؟؟؟؟؟
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۴۸
من غلط بکنم! دیگه بیشتر از این همش نزن که اساسی گندش درمیاد
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۲۷
واای خدا جان! باز رسیدم به نقطه ی ارتکاب جرم! :-s
۱۰ فروردین ۱۳۹۱در ۲۱:۳۵
:دی
۲ فروردین ۱۳۹۱در ۱۴:۱۱
۳۰ دی ۱۳۹۰در ۱۴:۴۹
خیلی عالی بودمنم اینویه جایی کاملشوخونده بودم من الان بطوراتفافی به وبلاگتون اومدم خوشم اومدازوبلاگتون نخواستم بدون گذاشتن نظربرم امیدوارم همیشه به ارزوهاتن برسین
۲۹ دی ۱۳۹۰در ۲۰:۳۹
چه خوبه ادم قدر داداشش خودشو بدونه بخدا تا هست نمیدونی خدا چه نعمتی بهت داده ولی تا از پیشت پرواز میکنه و میره میفهمی چه نعمتی رو از دست دادی مثل من که الان داداشامو از دست دادم