چشماتو ندیدم

می‌دونم دلت خیلی از من پُره .. می‌دونم چه زجری داری می‌کشی 
همه زنـدگیت‌و به هم ریختم و .. عزیزم تو حق داری دلخور بشی 

من‌و با تموم بدی‌هام ببخش .. که هر لحظه از عاشقی دم زدم 
تو خواستی بمونی، بسوزی به پام .. منِ لعنتی زیر حرفم زدم 

چشاتو ندیدم، ازت دل بریدم 
دارم بی تو دنیامو از دست میدم 

پُر از بغض و دردی، چقدر گریه کردی 
می‌ترسم که هیچ وقت دیگه برنگردی 

نمی دونم اصلاً چرا بیخودی .. من از اون همه عاشقی رد شدم 
یه عمری برای تو جون دادم و .. فقط تو یه لحظه با تو بد شدم 

همون لحظه دنیام‌و وارونه کرد .. یه حسی چشام‌و رو عشق تو بست 
دلم از دل عاشقت دل بُرید … دلت از همین دل بریدن شکست 

ترانه سرا: سید محمد کاظمی

بغض بی تو
لینک کوتاه برای اشتراک‌گذاری:
انتشار یافته توسط الناز در چهارشنبه 26 مهر 1391 با موضوع ترانه‌های عاشقانه
کلیدواژه‌ها:
همچنین بخوانید: کجا بودی سایه‌اش بودم ولی شعر زیبای سیب و جوابیه‌ها روز مبادا نمی‌خوای برگردی؟

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۸۰ دیدگاه

  1. farshid.sehat گفته:

    ۱۰ آبان ۱۳۹۱در ۱۳:۴۴

    زیبا

  2. سپیده گفته:

    ۸ آبان ۱۳۹۱در ۲۲:۰۷

    عمه النازم،ممنون خیلی قشنگ بود :-* :-* :-*
    :x :-* @};- %%-

  3. سورو گفته:

    ۶ آبان ۱۳۹۱در ۱۲:۴۸

    خیلی ازتون ممنونم خیلی خوب بود

  4. ناهید گفته:

    ۵ آبان ۱۳۹۱در ۲۲:۳۹

    سلام الناز جان قشنگ بود @};- @};-

  5. هادی گفته:

    ۵ آبان ۱۳۹۱در ۲۲:۳۶

    سلام با تاخیر خواهر بزرگوار
    الان خوندم ترانه رو از این سبک ترانه ها که بوی جدایی میده خوشم نمیاد اما خب واقعیتی یه که تلخم هست انشاله همه روی خوش عشق رو ببینن

    • الناز گفته:

      ۶ آبان ۱۳۹۱در ۲۰:۳۴

      وااای سلام داداش هادی :x چقد دلم براتون تنگ شده بود @};- پس این عروس ما رو کی میخای بیاری خانواده ما؟ ( من آرپیجی رو آماده کردم :d ) بیارش میخام ماچش کنم! :-p
      انشاءاله :)
      چشم، سعی میکنم دیگه غمگین نذارم :)
      عروسمونو یادتون نره! میخام ببینمش :x B-)
      @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-

      • هادی گفته:

        ۶ آبان ۱۳۹۱در ۲۱:۵۳

        سلام خواهر بزرگوار،من نظر خودمو گفتم اگه نه شما هرچی بگذارید زیباست و استفاده می کنیم.
        عروس خانوم توی خانواده هستن از خیلی وقته پیش اما خب اون موقع نمی خواستم چیزی بگم. شما هم میشناسیدش مطمئن باشید.

        • الناز گفته:

          ۷ آبان ۱۳۹۱در ۰۰:۰۴

          وااااااااای ! ایول! بابا تو دیگه کی هستی داداش هادی! [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] آخ جون! یه عروس واقعی دارم پس! B-) B-) B-) B-) B-) :x :x :x :x :x :x وای تورو خدا بگو کیه؟ بدوووو! بهش بگو خودش بیاد خودشو معرفی کنه تا تو مجازاتش تخفیف بدم! :-p :d

  6. علی گفته:

    ۳ آبان ۱۳۹۱در ۱۵:۳۵

    سلام به عمه الناز مهربون خودم :-* :-* @};- @};- @};-
    شعرت خیلی خیلی قشنگ بود ممنون @};-

    • الناز گفته:

      ۶ آبان ۱۳۹۱در ۲۰:۳۶

      سلاااااام به برادرزاده گل گلاب خودم :x ، چطوری؟ کجایی علی جون؟ کم پیدا شدی! نمیگی عمه دلش تنگ میشه آخه؟ :(
      خوشحالم که خوشت اومد علی جان @};- @};- @};- @};- @};-

      • علی گفته:

        ۷ آذر ۱۳۹۱در ۱۲:۳۸

        سلام عمه جان منم دلم براتون تنگ شده :( :(
        ایشاله به زودی برمی گردم پیش بچه ها
        البته اگه بچه ها فراموشم نکرده باشند

  7. Harry Potter گفته:

    ۳ آبان ۱۳۹۱در ۱۴:۴۹

    خیلی قشنگه قشنگه قشنگ
    ممنمون :( :( :( :( @};- @};- @};- @};- :( :( :( :( :( @};- :(

  8. امين گفته:

    ۱ آبان ۱۳۹۱در ۰۱:۱۷

    خیلی خیلی قشنگ بود
    واقعا ممنون @};- @};- @};- @};-

  9. فریماه گفته:

    ۳۰ مهر ۱۳۹۱در ۱۲:۳۱

    خییییییییلی خوشکل بود…
    =((

  10. hadi گفته:

    ۳۰ مهر ۱۳۹۱در ۰۷:۳۳

    خوبه