نفس

یه نفس دور از تو بودن واسه من ماهی و سالی
با یه عکس و چند تا نامه پر نمی‌شه جای خالی

میون بود و نبودت جای خالیتُ حساب کن
وقت اومدن تموم ثانیه‌ها رو جواب کن

یه عالم فرقه میون از جدایی دق آوردن
تا با دستای قشنگت تو خود عاشقی مردن

چشممُ به گریه بنداز فکر نکن تو عشق فقیرم
ضرب تو ضربه‌ی ساعت زنده می‌شم و می‌میرم

قلبمُ به غصه بشکن نگاه کن به تیکه پارم
من به غیر از خواستن تو، رو لبم حرفی ندارم

ترانه‌سرا: افشین مقدم

انتشار یافته توسط شاهین در سه شنبه 8 آذر 1390 با موضوع ترانه‌های عاشقانه

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۸۲ دیدگاه

  1. من اتفاقی به اینجا رسیدم اما خوشحالم از این بابت و فکر کنم بازم بیام
    نوشته های زیبایی داشتید
    اگه دوست داشتید همدیگرو بلینکیم لطفا منو با اسم “یادداشتهای خصوصی sadaf” لینک کنید و بگید من شما رو با چه اسمی لینک کنم
    راستی من آپم هستم اگه دوست داشتید خوشحال میشم نظرتون رو بدونم .

  2. مرسی گلم @};- @};- @};-

  3. یاسی گفته:

    ۶ دی ۱۳۹۰در ۱۹:۲۰

    خوب بووووود >:d:d:d<

  4. یاسی گفته:

    ۶ دی ۱۳۹۰در ۱۹:۱۸

    دوست داشتمممممممممم :)) <:-p ~x( [خجالت] (*) :)

  5. پونیا گفته:

    ۶ دی ۱۳۹۰در ۱۲:۰۸

    دوبس بود.مرسی

  6. عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بوووووووود.. [دست زدن] [دست زدن]

  7. به نظر من یه شعر معمولی بود شمادخترا چقدر احساساتی هستید :))

  8. شعر زیبایی بود غرق اشکم….

  9. در آغوش خــــدا گریستم تــا نوازشم کند

    پـرسید : فرزندم پس آدمت کو ؟؟

    اشک هایم را پـاک کـــردم و گفــــتم : در آغوش حـــوای دیگریـست.

    خدایا تو با من بمان!!!!

    که محتاج ماندن خلقت نباشم @};-

  10. خیلی ممنونم.عالی بود =((