نام من عشق است
شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگم
که چون شببو به وقت صبح، من بسیار دلتنگم
مرا چون آینه هر کس به کیش خود پندارد
و الّا من چو می با مست و هشیار یکرنگم
شبی در گوشه ی محراب قدری ربّنا خواندم
همان یک بار تار موی یار افتاد در چنگم
اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریاندهام یک عمر دنیا را به آهنگم
به خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من عشق است
فراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگم
“مرا چشمان دل سنگی به خاک تیره بنشانید”
همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم
شاعر: علیرضا بدیع
۴ مهر ۱۳۹۰در ۱۸:۱۳
خوب بود ولی احساس میکنم می تونست بهتر از این باشه
۲۱ شهریور ۱۳۹۰در ۲۲:۵۶
باز هم دلتنگم
ز حال من اگر پرسی ، جز دوری ملالی نیست
ملالی هم اگر باشد ، تو خوش باشی خیالی نیست
نمی دانم که در خاطر بری نام مرا یا نه
ولی این را بدان هرگز خیالم از تو خالی نیست
=; =;
۱۸ دی ۱۳۹۰در ۱۷:۱۳
سلا من تازه عضو این سات شدم دلتنگ اینم که میخوام شعر عاشقونه بشنوم میشه
با بنده دوست بشم شما؟
۱۶ شهریور ۱۳۹۰در ۱۴:۴۸
kheyli zibast mamnoon
۱۵ شهریور ۱۳۹۰در ۰۸:۳۲
قشنگن
۱۸ دی ۱۳۹۰در ۱۷:۲۰
:-< میشه بپرسم چرا هیچکی جوابمو نمیده های ن پری ام شما چی؟
۱۵ شهریور ۱۳۹۰در ۰۱:۳۴
شعر زیبایی بود….
۱۴ شهریور ۱۳۹۰در ۲۲:۲۶
۱۴ شهریور ۱۳۹۰در ۱۲:۵۸
خیلی خوب بود.
۱۴ شهریور ۱۳۹۰در ۱۱:۳۴
بسیار زیبا ممنون
۱۴ شهریور ۱۳۹۰در ۰۹:۰۰
زیباست این حال و روز ما انسانهای ناسپاس است (به امید موفقیت شما)
۱۴ شهریور ۱۳۹۰در ۰۲:۲۱
سلام،من تازه عضو عاشقانه ها شدم ،شعر خیلی قشنگ ونازی بود،مخصوصااین بیتش
شبی در گوشه ی محراب قدری ربّنا خواندم
همان یک بار تار موی یار افتاد در چنگم
واقعا پرازحسِ…
راستی شاعرش کیه؟
نه ،شاعر مهم نیست مهم حرف یه آدمه ،که بیشتر شعر ها پرازحرفن……..