بی هیچ اسمی میشه عاشق شد
بی هیچ اسمی میشه عاشق شد .. بی هیچ ردّ آشنا رو خاک
من سالها عاشق شدم بی تو .. یک حسِ بی تفسیر وحشتناک
من عاشق رفتارهای تو .. این ترس بیاندازه شیرینم
تو عاشق چیزی که پنهونه .. من عاشق چیزی که میبینم
بی هیچ اسمی میشه عاشق شد .. جادوی این دلدادگی کم نیست
با عشق و بیتابی مدارا کن .. حوّای من! تقصیر آدم نیست
حس دلتنگیمو بشناس .. حس عاشقانهی من
راز این خونه سکوته .. حرمت سکوتو نشکن
اگه این ترانه هر شب .. سرشو به در نکوبه
کی میدونه بی تو بودن .. واسه من بده یا خوبه؟
دور از تو افتادم ولی هر شب .. حس میکنم بسیار نزدیکی
خاموش شد فانوس من ای کاش .. عادت نمیکردم به تاریکی
بی هیچ اسمی میشه عاشق شد .. بی هیچ نامی از تو یا از من
بیدار کن این ترس پنهونُ .. این عادت هر روزه رو بشکن
بی هیچ اسمی می شه عاشق شد .. جادوی این دلدادگی کم نیست
با عشق و بیتابی مدارا کن .. حوّای من! تقصیر آدم نیست
حس دلتنگیمو بشناس .. حس عاشقانهی من
راز این خونه سکوته .. حرمت سکوتو نشکن
اگه این ترانه هر شب .. سرشو به در نکوبه
کی میدونه بی تو بودن .. واسه من بده یا خوبه؟
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۱۸:۳۸
خیلی زیبا بود
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۱۴:۳۷
سلام
خیلی قشنگ بود
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۱۰:۰۹
خیلی خوب بود
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۰۹:۵۷
وای خیلی قشنگ بود مرسی عمه جون
ممنون اقا شاهین
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۱۰:۰۲
.
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۲۹
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۰۸:۵۱
سلام عمه جون
مثل همیشه زیبا بود.
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۲۳
سلام گلم تو هم مثل همیشه زیبا می بینی
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۳۱
سلام
بسیار زیبا بود و لایق تشکر
اما من از اینطور شعرا فقط لذت میبرم الهام نمیگیرم چون من اصلا و ابدا به عشق های زمینی اعتقاد ندارم
بازم ممنون از حسن انتخابتون
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۱۰
سلام خواهش می کنم ولی این شعر هم بیشتر از اینکه زمینی باشه آسمانی بود!
بی هیچ اسمی میشه عاشق شد/ بی هیچ ردی از خدا رو خاک!
آسمونیه به خدا !
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۰۵
سلام الناز جون….خیلی قشنگ بود..ممنون
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۰۵
سلام عزیزم مرسی
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۷:۴۱
سلام الناز عزیز خیلی قشنگه.
ممنون از شما و آقا شاهین.
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۲۰:۱۱
۲۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۰۴
سلام عزیزم نظر لطف شماست
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۴:۴۲
دور از تو افتادم ولی هر شب .. حس میکنم بسیار نزدیکی
خاموش شد فانوس من ای کاش .. عادت نمیکردم به تاریکی
سلام — عالی بود خواهر بازهم انتخابی زیبا از شما
با سلام آقا شاهین شما هم خسته نباشید
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۷:۰۰
سلام هادی جان، سلامت باشی.
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۰۴
مرسی داداش هادی خوشحالم که انتخابام مورد پسند شماست
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۱۴
عشق ، عاشقی… خدایا گناه نکردم که عاشق شدم اشتباه نکردم وابسته شدم پ چرا این جوری تنهایی نیس جواب من
مرسی عمه جون خیلی خیلی قشنگ بود
۲۳ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۰۲
گناه اگرچه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب کوش و گو گناه من است
حتماً مصلحتی در عاشق شدن تو و تنهایی امروزت هست که فقط خدا میدونه
مرسی فرانک جان خوشحالم که خوشت اومده
خواستی بیا حرف دل در موردش حرف میزنیم چون داستان منم کم بی شباهت به حرفای دل تو نبوده.