دیگه باورم شده ندارمت
این سکوت و این هوا و این اتاق .. شب به شب به خاطرم میاردت
توی این خونه هنوزم یه نفر .. نمیخواد باور کنه نداردت
نمیخواد باور کنه تو این اتاق .. دیگه ما با هم نفس نمیکشیم
زیر لب یه عمر میگه با خودش .. ما که از همدیگه دست نمیکشیم
به هوای روز برگشتن تو .. سر هر راهی نشونه میکشه
با تمام جاده های رو زمین .. رد پاتو سمت خونه میکشه
من دارم هر روزمو بدون تو .. با تب یه خاطره سر میکنم
با خودم به جای تو حرف میزنم .. خودمو جای تو باور میکنم
توی این خونه به غیر از تو کسی .. دلشو با من یکی نمیکنه
من یه دیوونم که جز خیال تو .. کسی با من زندگی نمیکنه
تو سکوت بی هوای این اتاق .. شب به شب به خاطرم میارمت
خودمم باور نمیکنم ولی .. دیگه باورم شده ندارمت
ترانه سرا: روزبه بمانی
۱۹ شهریور ۱۳۹۱در ۰۹:۳۵
روزبه بمانی شاعر آلبوم گوگوش بود که شعرش زیاد جالب نبود . این شعرهم تعریفی نداشت ولی ممنون . میگن عشق از سر بچگیه آره همینه ، کو بزرگی که جلوی بچگیه منو بگیره
۲۵ شهریور ۱۳۹۱در ۱۷:۲۱
خواهش میکنم
نظرتون برام قابل احترامه!
۱۸ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۲۶
خیلی قشنگ بود لذت بردم
۱۸ شهریور ۱۳۹۱در ۱۹:۱۶
ممنون از نظرتون
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۲۲:۵۶
عالی بووووووووود
۱۸ شهریور ۱۳۹۱در ۰۲:۱۷
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۶:۵۰
خیلی وقته دلم می خواد بگم دوست دارم
بگم دوست دارم
از تو چشمای من بخون که من تورو دارم
فقط تو رو دارم
بی تو کم میارم
نیبنم غم و اشک تو چشمات
نبینم داره می لرزه دستات
نبینم ترسو توی نفسهات
ببین دوست دارم
منم مثله تو با خودم تنهام
منم خستم از تموم دنیام
منم سخت می گذره همه شبهام
ببین دوست دارم
دوست دارم وقتی که چشماتو می بندی
با من به دردای این دنیا می خندی
آروم می شم بگی از غمات دل کندی
بیا به هم بگیم دوست دارم
دوست دارم من اون چشمای قشنگتو
دارم واست می خونم این آهنگتو
هر چی می خوای بگو از دل تنگتو
بیا به هم بگیم دوست دارم…
آره دوست دارم…
————————————————————————————
سلام مامان جونم شعر خیلی خیلی نازی بود
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۱
سلام پسرم، ممنون ..
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۴۲
مامان جونم فکر کنم منو خوب نشناختی
من همون پسری هستم که بهش خیانت شده بود یادتون اومد؟؟
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۰:۵۱
خیلی قشنگ بود باران جان
این بیتشم خیلی قشنگ تصویرسازی شده :
با تمام جاده های رو زمین .. رد پاتو سمت خونه میکشه
زیبابود
و خیلی با احساس بود. مرسی از انتخاب خوبت
و ممنون از داداش گلم بابت همه ی زحماتش در عاشقانه ها
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۴:۵۳
خواهش میکنم الناز جان
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۷
ممنون از دیدگاهت خانومی،
آره باهات موافقم این بیتش خیلی ملموس و مصور بود..
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۰۲:۰۸
تو رو به قیمته جون.. به همین یه لقمه نون .. تو رو به ماهه اسمون ..به عاشقای بی نشون…تو رو به حرمته چشات .. به همه ی مقدسات..تو رو به خود خدا …به هق هق شبونه هات قسمت میدم از عشقم نگذری .. قسمت میدم که از این جا نری … قسمت میدم ..{عالی عالی باران جون .. }
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۲:۲۳
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۶
مرسی از نظرت عزیزم
۱۶ شهریور ۱۳۹۱در ۲۱:۱۷
خیلی با احساس بود ممنون باران جون و تشکر از اقا شاهین
۱۶ شهریور ۱۳۹۱در ۲۱:۳۹
خواهش..
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۵
قربونت گل گندمم
۱۶ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۱۶
می نویسم می نویسم از تو
تا تنِ کاغذِ من جا دارد
با تو از حادثه ها خواهم گفت
گریه این گریه اگر بُگذارد
گریه این گریه اگر بُگذارد
با تو از روزِ اَزَل خواهم گفت
فتحِ معراجِ ازل کافی نیست
با تو از اوجِ غزل خواهم گفت
می نویسم همه ی هق هقِ تنهایی را
تا تو از هیچ به آرامشِ دریا برسی
تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریمِ خلوتِ عشق تو تنها برسی
می نویسم همه ی با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن بِبَری
تا تو تکیه گاهِ امنِ خستگی ها باشی
تا مرا باز به دیدارِ خودِ من ببری
۱۶ شهریور ۱۳۹۱در ۱۳:۵۷
زیبا بود…
با سپاس فراوان از …باران..
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۴
ممنون،
خواهش میکنم
۱۶ شهریور ۱۳۹۱در ۱۳:۰۱
وای باران ….
کاش اینو میخوندش مخاطب خاصم
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۰۱:۵۸
میتونی بهش بکی که بخونه … با گفتنه کاش عشقتو از دست میدی عزیزکم
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۲:۲۵
مطمنم خوند اما به رویه خودش نمیاره
۱۷ شهریور ۱۳۹۱در ۱۸:۳۳
وای باران .. شیشه پنجره را شست
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهدشست