درد بی درمان
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند
اشک میفهمد غم افتادهای مثل مرا
چشم تو از این خیانتها فراوان میکند
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بیدرمانشان را مرگ درمان میکند
مژگان عباسلو
۲۰ خرداد ۱۳۹۲در ۲۳:۰۰
۲۱ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۴۸
۲۰ خرداد ۱۳۹۲در ۲۰:۴۹
اوکی
۲۱ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۴۸
۲۰ خرداد ۱۳۹۲در ۱۸:۰۶
عالی بود
۲۱ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۴۷
۲۰ خرداد ۱۳۹۲در ۱۰:۱۶
با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟
وااای خیلی خوشگل بود..
مرسی مریم جونم
و ممنون آقاشاهین
۲۱ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۴۳
خواهش میکنم
۱۸ خرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۵۶
مریمی خیلی قشنگ بود ممنون
۱۹ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۰۶
خواهش میکنم عزیزم
۱۸ خرداد ۱۳۹۲در ۱۳:۵۱
آبجی مریم مرسی خیلی عالی بود
۱۹ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۰۵
خواهش میکنم زهرا جان
۱۸ خرداد ۱۳۹۲در ۰۹:۲۲
ممنون خوب بود شعرتون
۱۹ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۰۴
خواهش میکنم
۱۸ خرداد ۱۳۹۲در ۰۸:۴۴
مثل همیشه گل کاشتی عزیزم
عالی بود
۱۹ خرداد ۱۳۹۲در ۰۱:۰۱
۱۸ خرداد ۱۳۹۲در ۰۸:۳۸
سلام آبجی،درد بی درمان شان را مرگ درمان میکند.خیلی عالی بود.
۱۹ خرداد ۱۳۹۲در ۰۰:۵۹
سلام
خوشحالم خوشت اومده
۱۷ خرداد ۱۳۹۲در ۱۹:۰۷
سلام ابجی مریمی
ممنون خیلی قشنگ بود
۱۷ خرداد ۱۳۹۲در ۲۰:۲۷
سلام عزیزم
خواهش میکنم