بی تو
دو دریچه دو نگاه دو پنجره، دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر تو مسیر زندگی، دو عزیز دو همدم همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم، قصۀ عاشقی رو بلد شدیم
فکر میکردیم آخر قصه اینه، جز خدا هیچکی ما رو نمیبینه
دو غریبه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطهچین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین
عاقبت جدا شدن دستای ما، گم شدیم تو غربت غریبهها
آخرِ اون همه لبخند و سرود، چشم پُر حسادت زمونه بود
دو غربیه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطهچین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین
ترانه سرا: شایان جعفر نژاد
۱۵ آذر ۱۳۹۱در ۱۴:۱۸
۲۰ شهریور ۱۳۹۱در ۰۲:۵۵
سیاوش………………………….وای این اهنگو خیلی دوست دارم.مرسی خانومی .بازم گل کاشتی
۱۳ دی ۱۳۹۰در ۲۳:۰۸
مثل همیشه
عالی
perfect
۲۶ آبان ۱۳۹۰در ۲۲:۴۱
بسیار عالی بود. : l-)