بی تو

دو دریچه دو نگاه دو پنجره، دو رفیق دو هم‌نشین دو حنجره
دو مسافر تو مسیر زندگی، دو عزیز دو همدم همیشگی

با هم از غروب و سایه رد شدیم، قصۀ‌ عاشقی رو بلد شدیم
فکر می‌کردیم آخر قصه اینه، جز خدا هیچ‌کی ما رو نمی‌بینه

دو غریبه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه‌چین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین

عاقبت جدا شدن دستای ما، گم شدیم تو غربت غریبه‌ها
آخرِ اون همه لبخند و سرود، چشم پُر حسادت زمونه بود

دو غربیه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه‌چین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین

ترانه سرا: شایان جعفر نژاد

انتشار یافته توسط نعیمه در شنبه 22 مرداد 1390 با موضوع ترانه‌های عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۱۶ دیدگاه

  1. سلام وبلاگ خیلی زیبایی داری امیدوارم همیشه موفق باشی @};- @};-

  2. سلام ممنون از شعر زیباتون.
    من اولین باری که این آهنگ و شنیدم گریم گرفت.
    به انتخاب زیباتون تبریک میگم. =; =;

  3. محمد رضا گفته:

    ۲۶ مرداد ۱۳۹۰در ۱۲:۰۲

    سلام
    خیلی سایت زیبا و دلنشینی داری با جملات زیبا
    اگه تونستی به وبلاگ کوچیک من هم یه سر بزن @};- [دست زدن]

  4. ناهيد و علي گفته:

    ۲۵ مرداد ۱۳۹۰در ۱۰:۳۰

    سلام دوست عزیز
    خیلی سایت جالبی بود و دوست داشتنی
    منتظرم به وبلاگ کوچیک من هم سر بزنید
    :-* @};-

  5. از من رمیده ای و من ساده دل هنوز

    بی مهری و جفای تو باور نمی کنم

    دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این

    دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم

    رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید

    دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنم

    دیگر چگونه مستی یک بوسه تورا

    دراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم

    :x =(( =((

  6. ابراهيم گفته:

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۰در ۱۹:۴۰

    good.j b-)

  7. سلام مرسی قشنگ بود @};-

  8. قانونی که همه از ان پیروی می کنیم سلام وخداحافظی ان ….
    :(( :-s :((