اگه من عاشق دیوار بودم
اگه من عاشق دیوار بودم
ترک میخورد و یه پنجره میشد
اگه غم چشامو آینه میدید
دلش درگیر این منظره میشد
اگه تنهاییمو به شب میگفتم
همه شهرو برام بیدار میکرد
اگه با کوه درددل میکردم
صدامو لااقل تکرار میکرد
نشون میدی به من بیاعتنایی
تو رو میخوام ولی به چه بهایی!؟
شاید با مهربونی زیادم
خودمو اشتباه توضیح دادم!
منم اونکه میون شب تیره
نتونست هیچکی نادیدهم بگیره!
همونکه با نگاهش به تو فهموند
میشه مغرور بود اما نرنجوند!
میرم جایی که گریهم بیصدا شه
فراموش کردنم آسون نباشه
از این تقدیر میلرزه وجودم
من امتحانمو پس داده بودم
۲۰ اسفند ۱۳۹۱در ۲۰:۰۱
عالیییییی
۱۱ فروردین ۱۳۹۲در ۱۵:۲۱
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۳:۱۹
سلام..
تا حالا این ترانه رو کامل گوش نکرده بودم؛حالا میبینم چه قد قشنگه.
مرسی.
بچه ها بابت یه موضوعی بد جور عذاب وجدان دارم..
ترخدا برام دعا کنید.
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۳
سلام، خواهش..
۱۷ اسفند ۱۳۹۱در ۱۳:۵۷
حجم زیادی از دلتنگی راهی بجز دیوار و آینه و کوه نمی یابد…
اما باید از همهمه باد گذشت باید از این همه تکرار گذشت.
و همیشه باید به یاد داشت که:
بعد از این دیوار است که نفسها همه انباشته از موسیقی است.
خوشدل باشید.
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۲
۱۶ اسفند ۱۳۹۱در ۱۶:۰۷
شاید با مهربونی زیادم .. خودمو اشتباه توضیح دادم!
قشنگ بود
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۲
۱۵ اسفند ۱۳۹۱در ۲۲:۴۰
خوبه،مرسی.
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۲
۱۵ اسفند ۱۳۹۱در ۰۳:۴۸
خیلی زیباست
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۲
۱۴ اسفند ۱۳۹۱در ۲۱:۰۶
خیلی گشنگ بود
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۱
۱۴ اسفند ۱۳۹۱در ۱۷:۱۸
اگه غم چشامو آینه میدید .. دلش درگیر این منظره میشد
بسیار زیبا ودلنشین
مرسی
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۱
۱۴ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۹
:-s
خیلی زیباست
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۱
۱۳ اسفند ۱۳۹۱در ۱۸:۳۱
نشون میدی به من بیاعتنایی .. تو رو میخوام ولی به چه بهایی!؟
شاید با مهربونی زیادم .. خودمو اشتباه توضیح دادم!
مرسی
۱۸ اسفند ۱۳۹۱در ۱۴:۳۰
خواهش