من و تو دو تا پرنده
من و تو دو تا پرنده .. تو قفس زندونی بودیم
جای پر زدن نداشتیم .. ولی آسمونی بودیم
ابر و بارونو میدیدیم .. اما دنیامون قفس بود
چشم به دوردستا نداشتیم .. همینم واسه ما بس بود
اما یک روز اونایی که .. ما رو با هم دوست نداشتن
تو رو پر دادن و جاتم .. یه دونه آینه گذاشتن
من خوشباور ساده .. فکر میکردم روبهرومی
گاهی اشتباه میکردم .. من کدومم تو کدومی
با تو زندگی میکردم .. قفس تنگ و سیاهو
عشق تو از خاطرم برد .. عشق پر زدن تا ماهو
اما یک روز باد وحشی .. رویاهامو با خودش برد
قفس افتاد و شکست و .. آینه افتاد و ترک خورد
تازه فهمیدم دروغ بود .. دنیایی که ساخته بودم
دردم از اینه که عمری .. خودمو نشناخته بودم
تو تو آسمونا بودی .. با پرندههای آزاد
من تنخسته رو حتا .. یه دفعه یادت نیفتاد
حالا این قفس شکسته .. راه آسمون شده باز
اما تو قفس نشستم .. دیگه یادم رفته پرواز
شایان جعفرنژاد
۶ دی ۱۳۹۳در ۲۱:۵۶
لایک، یاد ترانه ی دو پنجره از گوگوش افتادم،مرسی داداش
۶ اردیبهشت ۱۳۹۲در ۲۳:۴۲
سلام آقا شاهین خسته نباشید امیدوارم سال خوبی داشته باشید
ترانه زیبایی بود ممنون از انتخاب خوبتون
۷ اردیبهشت ۱۳۹۲در ۱۵:۵۹
سلام هادی جان، ممنون عزیز..
۱۹ فروردین ۱۳۹۲در ۲۳:۰۶
۲۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۵:۱۱
۱۹ فروردین ۱۳۹۲در ۱۶:۵۱
سلام عاشقانه های من…..!عالی بود،عااالی!
۲۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۵:۱۱
ممنون دوست عزیز
۱۷ فروردین ۱۳۹۲در ۱۲:۳۵
خیلی قشنگ بود مرسی آقا شاهین یاد خودم افتادم البته با کمی تغییر
۲۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۵:۰۹
خواهش می کنم گندم جان
۱۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۷:۳۷
خیلی قشنگ بود….. ممنون
۲۶ فروردین ۱۳۹۲در ۱۵:۰۹