خاطرهها
هر کاری کردم که تو رو گم کنم از خاطرهها
به در بسته خوردم و باز از تو گم شد لحظهها
خاطرههای بودنت چه جور فراموشش کنم
دلی که تو آتیش زدی چه جوری خاموشش کنم
جای نگاتو پر نکرد هیچ کسی با هر چی که بود
انگاری تو خون منی، تو پوست و گوشت و تار و پود
دروغ نمیگم بعد تو خیلیها رفتن اومدن
اما توی نگاه من هیچ کدومش تو نشدن
فکر نکنی ازت می خوام بیای و با من بمونی
اینا رو گفتم که فقط صداقتم رو بدونی
من نمیخوام که مثل تو هرزی باشم توی دمن
من عاشق عشق میمونم.. تو دیگه مردی واسه من.
خواننده: رضا صادقی
۱ بهمن ۱۳۹۰در ۱۶:۴۱
من صبورم …این بغض گران صبر نمیداند چیست …..!!!!
۱۰ مرداد ۱۳۹۰در ۰۸:۳۴
سلام شعر واقعا عالی بود
با اینکه رفته و یکی دیگه عروسکش شده بهش هم گفتم نمی بخشمت تا آخر عمرم ولی هنوزم دوسش دارم
مسعودم جونم نفسم عشقم عمرم کجایی خوشگلم کی لالاخون شبات شده که ازم دل کندی رفتی پیش غریبه ها
کسی در باد می خواند تو را تا اوج می خواهم
برای ناز چشمانت چه بی صبرانه می مانم
دلم تنگ است و بی یادت در این غربت نمی مانم
تو هستی در وجود من تو را هرگز نمی رانم
د و س ت ت د ا ر م م س ع و د م
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰در ۱۹:۵۵
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که اب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطربوی لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین افتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تورا برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام …دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام …دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن…دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم…دوست می دارم.