شعرهای عاشقانه
بخش شعر شامل: شعرهای عاشقانه و زیبا، شعر نو، شعر عاشقانه غمگین، قصیده، غزل معاصر، اشعار فارسی و …
رهایم کن
از این بن بست بی فردا رهایم کن
از این دیروز و امروزها رهایم کن
از این صحرای بی باران رهایم کن
از این مرداب ماندنها رهایم کن
فکر کردن به تو
دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست!
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!
میترسم !
میترسم
باران برتمام دنیا ببارد و تو نباشی
از آن روزی که رفتهای من عقدهی باران دارم…
. . .
تنهایی باغ
من به تنهایی باغ
بعد یک خواب زمستانی میاندیشم
و به گلهای فروخفته به دامان سکوت
من به یک کوچۀ گیج
گیج از عطر اقاقیها میاندیشم
روز میلاد تو
روز میلاد تو بود
که زمین عاشق شد
و شکوفه خندید
چشم گل باز شد و
باز خورشید دمید…
سمانه گل محمدی
تنها تو می مانی
دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد
مجنونتر از لیلی، شیرینتر از فرهاد
ای عشق از آتش، اصل و نسب داری
از تیرهی دودی، از دودمان باد
فریاد من
من سکوت خویش را گم کرده ام
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من ، که خود افسانه می پرداختم
عاقبت افسانه ی مردم شدم
شاخه گل سرخ
به خانه می رفت
با کیف و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی؟ پدرش گفت..
دعوا کردی باز؟ مادرش پرسید..
حسرت پرواز
دیریاست از خود، از خدا، از خلق دورم
با اینهمه در عین بیتابی صبورم
پیچیده در شاخ درختان، چون گوزنی
سرشاخههای پیچدرپیچ غرورم