یه حالی دارم این روزا
چه جوری شد نمیدونم که عشق افتاده به جونم
خودت خونسردی اما من، نه اینطوری نمیتونم
دارم حس میکنم هر روز به تو وابستهتر میشم
تو انگاری حواست نیست دارم دیوونهتر میشم
یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم
بگو با من چیکار کردی که اینجور درب و داغونم
نه گریونم نه خندونم مثل موهات پریشونم
من از فکر و خیال تو همش سردرد میگیرم
سر تو با خودم با تو با یه دنیا درگیرم
یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم
۲۰ مهر ۱۳۹۱در ۰۰:۳۴
خیـــــــــــــــــــــــــلی زیبا….
۲ مهر ۱۳۹۱در ۰۹:۲۸
تو که خوبی منم خوبم… =((
۱ مهر ۱۳۹۱در ۰۰:۵۵
حسی که من سال ها دارم……….ولی من هنوز نتونستم باهاش کنار بیام که اینقدر تنها شدم.
۲۱ شهریور ۱۳۹۱در ۱۵:۳۰
خیلی سخته مفهممش
۱۵ شهریور ۱۳۹۱در ۱۵:۰۱
خیلی زیباست با ذره ذره وجودم درکش کردم
۱۲ شهریور ۱۳۹۱در ۱۵:۴۵
خیلی قشنگ بود
۸ شهریور ۱۳۹۱در ۲۱:۲۷
واقعا چه جوری شد نمیدونم…نمیدونم…نمیدونم؟؟
۲ شهریور ۱۳۹۱در ۰۹:۳۷
سلام خیلی قنشگ است
۲ شهریور ۱۳۹۱در ۰۲:۵۴
زیباست،مر۳۰