محض رضای عشق
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
سلمان هراتی
۱۴ مهر ۱۳۹۳در ۱۸:۳۸
۲۹ بهمن ۱۳۹۳در ۱۱:۴۸
۲۹ شهریور ۱۳۹۳در ۲۳:۵۵
۱ مهر ۱۳۹۳در ۱۱:۳۲
۱ شهریور ۱۳۹۳در ۲۳:۴۳
۳۱ شهریور ۱۳۹۳در ۲۰:۲۷
۵ تیر ۱۳۹۳در ۱۵:۳۷
۵ تیر ۱۳۹۳در ۲۱:۵۲
۱۴ خرداد ۱۳۹۳در ۲۱:۱۷
عالی بود
۱۴ خرداد ۱۳۹۳در ۲۳:۴۲
۱۴ اسفند ۱۳۹۲در ۲۲:۳۸
زیبا بود
۱۶ فروردین ۱۳۹۳در ۲۳:۵۳
خوشحالم خوشتون اومده
۹ اسفند ۱۳۹۲در ۲۰:۰۱
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم
دیوار اتاق پناهم میدهد
بی پناه که باشی قدر دیوار را میدانی !
۱۳ اسفند ۱۳۹۲در ۱۹:۰۹
بیپناه که باشی قدر دیوار را میدانی
۲۱ اسفند ۱۳۹۲در ۰۰:۳۲
۱۹ اسفند ۱۳۹۲در ۲۰:۱۵
زیبا بود
۲۱ اسفند ۱۳۹۲در ۰۰:۳۲
میسی اجی جونم
۴ اسفند ۱۳۹۲در ۱۷:۱۵
زیبا ست
۱۳ اسفند ۱۳۹۲در ۱۹:۰۹
۱ اسفند ۱۳۹۲در ۰۹:۱۷
خیلی زیبا بود ممنون
۱۳ اسفند ۱۳۹۲در ۱۹:۰۹
خواهش میکنم
۲۶ بهمن ۱۳۹۲در ۱۶:۰۹
نمی دانــم …
چــرا بیــن ایــن همــه آدم
پــیــله کــرده امــ
بــه تــو ………..
شــاید فــقط با تــو
پــروانــه می شـــوم …
۳۰ بهمن ۱۳۹۲در ۲۰:۱۹