غزل خدا
چه شبی است!
چه لحظههای سبک و مهربان و لطیفی،
گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشستهام.
میبارد و میبارد و هر لحظه بیشتر نیرو میگیرد.
هر قطرهاش فرشتهای است که از آسمان بر سرم فرود میآید.
چه میدانم؟
خداست که دارد یک ریز، غزل میسراید؛
غزلهای عاشقانهی مهربان و پر از نوازش.
هر قطرهی این باران،
کلمهای از آن سرودهاست.
دکتر شریعتی
۲۴ دی ۱۳۹۱در ۰۸:۰۱
عالی بود بابایی
۲۴ دی ۱۳۹۱در ۲۰:۳۵
۲۲ دی ۱۳۹۱در ۲۰:۴۳
زیر باران باید رفت…
۲۴ دی ۱۳۹۱در ۲۰:۳۵
۲۲ دی ۱۳۹۱در ۱۹:۱۶
عالی بود بابایی
چی بگم که این همه محبت رو جبران کنه
فقط بگم بازم گل کاشتی با این متن زیبا
۲۲ دی ۱۳۹۱در ۲۰:۱۳
مرسی دختر گلم..
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۲۲:۱۸
خداست که دارد یک ریز، غزل میسراید؛
غزلهای عاشقانهی مهربان و پر از نوازش
فوق العاده بود….
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۲۳:۵۲
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۵:۰۵
سلام
امروز انگار همه اومدند دست به دست بشند و وجودم با کلمه ها پر کنند
کلماتی که فقط کلمه نیستند
هنر نمایی عشق زیر بارون اند.
چه قشنگ توصیفش کرد مامان باران
چه شبی است!
لحظهها سبک و مهربان و لطیف..
به قول عمه الناز چه خوشگل و روون و با احساس
منم با مارال خانم موافقم عکسشم فوق العاده بود
ممنون شاهین جان
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۵:۳۵
عمه الناز???????? :-? :-? :-? :-? :-? :-? :-/
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۵:۵۰
اشتباه لپی بود
معذرت عمه جان
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۲۳:۵۲
خواهش می کنم
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۳۳
آخی ۸-> چقد قشنگ
فرشته ها همجا هستن ۸->
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۲۳:۵۱
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۰۶
چه خوشگل و روون و با احساس
مرسی
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۲۴
خواهش
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۰۰:۲۷
وااااااای فوق العاده بود….
من عاشق بارونم،چه لذتی داره قدم زدن زیر بارون بدون چتر…
خیلی ممنون از متن وعکس فوق العاده زیباتون
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۲۳
خواهش می کنم
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۰۰:۲۴
بسیار عالی
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۲۳
۲۰ دی ۱۳۹۱در ۲۲:۵۱
چه شبی است!
لحظهها سبک و مهربان و لطیف..
خیلی زیبا بود..
سپاس
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۱۳:۲۳
خواهش