غزل خدا

چه شبی است!

چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی،

گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته‌ام.

می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.

هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید.

چه می‌دانم؟

خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید؛

غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش.

هر قطره‌ی این باران،

کلمه‌ای از آن سرودهاست.

دکتر شریعتی

آسمان باران خدا شب
انتشار یافته توسط شاهین در چهارشنبه 20 دی 1391 با موضوع دل‌نوشته‌ها
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۹۱ دیدگاه

  1. عالی بود بابایی [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن]

  2. زیر باران باید رفت…

  3. عالی بود بابایی @};- :x
    چی بگم که این همه محبت رو جبران کنه @};- @};-
    فقط بگم بازم گل کاشتی با این متن زیبا @};- :x

  4. خداست که دارد یک ریز، غزل می‌سراید؛
    غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش
    فوق العاده بود…. [دست زدن]

  5. سلام
    امروز انگار همه اومدند دست به دست بشند و وجودم با کلمه ها پر کنند
    کلماتی که فقط کلمه نیستند
    هنر نمایی عشق زیر بارون اند.
    چه قشنگ توصیفش کرد مامان باران
    چه شبی است!
    لحظه‌ها سبک و مهربان و لطیف..
    به قول عمه الناز چه خوشگل و روون و با احساس @};-
    منم با مارال خانم موافقم عکسشم فوق العاده بود
    ممنون شاهین جان

  6. آخی ۸-> چقد قشنگ :-*
    o:-) فرشته ها همجا هستن ۸->

  7. چه خوشگل و روون و با احساس
    مرسی @};-

  8. وااااااای فوق العاده بود….
    من عاشق بارونم،چه لذتی داره قدم زدن زیر بارون بدون چتر…
    خیلی ممنون از متن وعکس فوق العاده زیباتون @};- @};- @};-
    [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن]

  9. بسیار عالی @};-

  10. چه شبی است!
    لحظه‌ها سبک و مهربان و لطیف..
    خیلی زیبا بود..
    سپاس @};-