عشق دلیل میخواهد؟
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟»
پسر جواب داد: «دلیلشو نمیدونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!»
– تو هیچ دلیلی نمیتونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟
– من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما میتونم بهت ثابت کنم!
– ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی!
– باشه.. باشه! میگم؛ چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، باملاحظه هستی، بخاطر لبخندت..
آن روز دختر از جوابهای پسر راضی و قانع شد.
متأسفانه، چند روز بعد، دختر تصادفی وحشتناک کرد و به حالت کما رفت.
پسر نامهای در کنارش گذاشت با این مضمون:
«عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم؛ اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟ نه! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم! گفتم بخاطر اهمیت دادنها و ملاحظه کردنات دوسِت دارم؛ اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم! گفتم واسه لبخندات عاشقتم؛ اما حالا نه میتونی بخندی و نه حرکت کنی! پس منم نمیتونم عاشقت باشم! اگه عشق همیشه دلیل بخواد مث الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره! واقعاً عشق دلیل میخواد؟ نه! معلومه که نه! پس من هنوز هم عاشقتم.»
اما نظر شما؟
» دیدگاه های این مطلب به بحث و تبادل نظر بین شما و دیگر دوستان اختصاص دارد.
۲۶ آبان ۱۳۹۱در ۰۸:۵۵
بچه ها نظرتون رو در مورد کامنت من برام بنویسید
بچه ها حرفای همتون رو خوندم ، به نظر من نباید بی دلیل عاشق شد! چون عشقی که بی دلیل بوجود میاد به احتمال زیاد بادلیل از بین میره. اولش آدم هیجانی عاشق میشه و هرچی از معشوقش دورتر میشه عاشق تر میشه ولی وقتی بهش میرسه می بینه نه بابا خبری نیست! این ادم اونی نبود که من فکر میکردم و خودبخود عشق از سرش می پره! چون بی دلیل از معشوقش یه موجود رویایی برای خودش ساخته و وقتی می بینه که این موجود رویایی خطایی مرتکب شد کوهی که از اون آدم ساخته روی سرش آوار میشه! میگن عشق آدمو کور میکنه و درست هم میگن چون وقتی عاشق بشی عقلت دیگه سر جاش نیست! به جرأت میگم بیش از ۹۵ درصد درصد عشق ها بی دلیل بوجود میان ولی آیا واقعاً همه ی معشوق ها بی نقصن؟ نه! و چون عاشق معشوقتی و نقص رو نمیتونی در اون ادم بپذیری وقتی نقصی توش می بینی سخت تر میشکنی و عشقت تبدیل به نفرت میشه
۲۶ آبان ۱۳۹۱در ۰۸:۵۶
به نظر من باید با دلیل عاشق شد باید با چشم باز عاشق شد باید اینقدر عظمت و زیبایی در روح محبوبت ببینی و اینقدر برات از دیگران متفاوت باشه که عاشقش بشی.
با دلیل و با چشم باز عاشق شو! عاشق کسی شو که لیاقت عشقتو داشته باشه. ولی وقتی لیاقت عشق رو با ادله کامل در معشوقت دیدی و عاقشقش شدی بعدش بی دلیل ادامه بده! درسته! عشق باید اولش بادلیل باشه وادامه ش بی دلیل!
وقتی بادلیل عاشق بشی می تونی بی دلیل ادامه بدی ولی وقتی بی دلیل عاشق میشی یه دلیل کوچیک میتونه عشق رو از سرت بپرونه!
بچه ها مطالعه کتاب کویر دکتر شریعتی فصل دوست داشتن برتر از عشق است رو به همتون توصیه میکنم. ( لازم به ذکر است که در این کتاب عشق واقعی به دوست داشتن معنی شده )
۲۶ آبان ۱۳۹۱در ۱۳:۲۲
باهات موافقم واسه همین منم گفتم؛ بی دلیل عاشق شدن دیوونگیه! و ممکنه چه با دلیل چه بی دلیل عشقت از بین بره و مصداق این ضرب المثل بشه که میگن؛ باد آورده رو باد میبره..
اما عشقی که با یه دلیل منطقی شروع بشه باعث میشه اگه روزی نقصی از معشوقت دیدی اونو بپذیری و اصلاً عشق خاصیت ترمیم پذیری داره، خودش راه میفته و همه چی رو درست میکنه بدون اینکه بفهمی ..
باز هم کتاب کویر دکترشریعتی!!!
البته ممنونم که این دفعه این جمله رو بهش پیوست کردی اما این اصل قضیه رو عوض نمیکنه مگه اینکه این فصل از کتاب کویر باز نویسی بشه!!
من نوشتههای دکترشریعتی رو واقعاً دوس دارم و ازشون لذت میبرم اما این نظر شخصی منه؛ عشق در این فصل کتاب کویر ارزشش به صفر رسیده و میل به نابودی داره..
۲۹ آبان ۱۳۹۱در ۱۳:۰۳
یکی از ما دونفر کشته به دست دگریست!
آخرشم مشکلت با این کتاب دکتر بنده خدا حل نشد! شیطونه میگه برم احضار روحش کنم! حیف که از داداش شاهین میترسم وگرنه داداش هادی هم اینجاست! این بحث عشق و دوست داشتن رو مجدداً از اول آغازش میکردم!
۲۸ آبان ۱۳۹۱در ۱۵:۱۱
سلام
خواهر منم با نظرت موافقم بی دلیل عاشق شدن نتیجه اش بی دلیل از عشق برگشتن میشه اما دلیل اگه باشه آدم ها با چشم و گوش باز و حواس جمع وارد میشوند و نتیجه اون یک عمر عشق و عاشقی به همراه خود داره
۲۵ آبان ۱۳۹۱در ۱۰:۴۰
۲۵ آبان ۱۳۹۱در ۱۰:۲۰
منم میگم دوست داشتن دلیل نمی خواد ولی باید دلشو داشت باید صادق بود باید مرام داشت معرفت داشت . دم همه با مراما گرم
۲۵ آبان ۱۳۹۱در ۰۱:۱۴
من موافق بی دلیل دوست داشتن نیستم منتها میشود کسی رو دوست داشت بی دلیل .
ملاک ظاهر فرد نیست باطن آدم هاست که میتوهه احساس وجودی رو دگر گون کنه همون اصطلاح عامیانه که مهرش به دلم نشست
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۲۳:۴۵
دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می ماند کسی که عاشق تر است خودش را پایین می آورد تا عشقش از بالا بودن لذت ببرد.
در عشق واقعی شما خیر و صلاح دیگران را می خواهید
تمامئسخنان عاشقانه دنیا به اندازه یک عمل عاشقانه ارزش نداره .
آفرین به اونهایی که اهل عمل هستند نه اونایی که فقط حرفش می زنند و جرات عمل کردن ندارند در واقع اونی که عمل می کنه وجدانش آرومه
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۲۲:۵۶
شاید باور نکنید من هیچ وقت اینقدر عمیق در مورد دلیل عشق فکر نکرده بودم ……
مممنون تامل برانگیز بود :x:
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۱۷:۱۱
خیلی عالی بود
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۱۲:۵۱
خیلی قشنگ بود حامد جان…
مرسی..
بنظر من عشق دلیل نمی خواد ،عشق با دلیل عشق نیست شاید یه نوع سوداست..
وقتی دنبال دلیل یا با دلیل عاشق بشیم احتمال داره روزی دیگه اون دلیل وجود نداشته باشه ویا از بین بره
اگه دلیلمون زیبایی باشه،
یعنی وقتی بنابر حادثه ای و یا زمان پیریمون زیباییمون رو از دست بدیم دیگه بینمون عشقی نیست؟؟؟؟
و یا هر دلیل دیگه ای داشته باشه
یه روزی اگه دیگه اون دلیلا رو نداشته باشیم،
یعنی دیگه اون حس قشنگ هم از بین رفته؟؟؟؟؟
عشق دلیل نمیخواد
عشق فقط یه دل میخواد
عشق زشتی و زیبایی نمی شناسه
عشق منطق سرش نمیشه
عشق سه حرف ساده ست
فقط یک کلمه ست
ولی معنای وسیعی داره..
عشق دلیل نمیخواد فقط دل میخواد…
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۲۰:۵۸
سلام دوست عزیز، ورودتونو خوش آمد میگم
کامنت شما و بیشتر کامنتهای این پست مخالف با نظر منه! اما با تمام اینا من کامنتمو گذاشتم (دیدگاه های پیشین)..
من به نظر شما احترام میذارم.. اما من میگم ما برای هر احساسمون یه دلیلی داریم درسته گاهی نمیتونیم بگیم: چرا عاشقشیم؟! اما مطمئن باشید دلیلی وجود داره که تمام سلولهای بدنمون اونو صدا میزنه! و مطمئناً اون دلیل، زیبایی نیس که به تبی بند باشه یا ثروت نیس که به شبی بند باشه..
دلیلی محکم تر ازینا وجود داره .. دلیلش همون نگاهشه تا عمق وجودت نفوذ میکنه..
و چه چیزی نگاه اونو از نظر شما مجذوب میکنه در حالیکه برای دیگری یه نگاه معمولیه؟؟
اگه جواب این سوالو پیدا کردی یعنی دلیل عشقتو پیدا کردی..
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۱۰:۱۲
خیلی قشنگ بود مرسی
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۰۷:۵۷
سلام خدمت تمام دوستان گلم دوست دارم نسبت به نظرم شما هم بگین موافق هستین یا نه. باید بدونیم برداشتمون از عشق چیه به نظر من عشق با دلیل هم یه روز تموم میشه دلیل یعنی چیزی که همه مردم میبینن بی دلیل چیزی هستش که فقط دو عاشق اونو میبینن کسی دیگه نمیتونه درک کنه که اون دو عاشق به چه خاطر کنار همن شاید یه روزای تو فامیل یا محله یه وقتایی دو نفر عاشق هم میشن با هم ازدواج میکنن همه تعجب میکنن میگن فلانی با فلانی اصلاً به هم نمییان از دو نقطه متفاوت بعد مدتی متوجه میشیم که نه فکر ما اشتباهه بود پس عشق دلیل نمیخواد
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۱۲:۵۱
سلام
این حرفتون درسته که شاید دلیلشو کسی اولش متوجه نشه
ولی وقتی میگین فقط دو نفر درک میکنن یعنی دلیلی بوده که دو نفر درکش میکنن
و وقتی میگی بعد مدتی متوجه میشیم که فکر ما اشتباه بوده یعنی ما هم به دلیلش پی بردی
پس عشق دلیل داره اما دلیلش اونقد واضح نیست که همه متوجه شن
دلیل عشق مبهمه
به نظرم دلیل داره اما نباید دنبال دلیلش گشت
۲۸ آبان ۱۳۹۱در ۰۹:۳۷
سلام مریم خانم ممکنه برا یه مسئله مهمی که مطرح شده دیلیلی وجود داشته باشه ولی دلیلش مبهم باشه یا اینکه واضح نباشه به نظرم حرفی که شما میزنین چیزی بین دلیل داشتن و بی دلیل بودن باشه ولی من اون چیزی که الان خودم بهش رسیدم اینه که الان فکر میکنم هیچ دلیل خاصی برای عاشق شدن خودم نمیبینم اگه شما هم عاشق شدین فکر کنین ببینین دلیل خاصی داشته که عاشق شدین شاید به حرف من برسین من چون درون ماجرا قرار گرفتم اینجو برداشت کردم موفق باشین
۲۴ آبان ۱۳۹۱در ۲۱:۰۶
سلام آقاحمید، به عاشقانهها خوش اومدی
اینکه دو نفر با تمام تفاوتهای ظاهری با هم ازدواج میکنند عاشق هم میشن و سالهای سال با عشق زندگی میکنن، اینو ثابت نمیکنه که عشق دلیل نمیخواد!! مگه این که از نظر شما دلیل عشق یه دلیل ظاهری باشه!! که در این صورت بله، میتونیم بگیم چون این دوتا بهم نمیخورن، پس بی دلیل عاشق همن!!
در صورتی که خودتونم دارین میگین این اشتباست!!
پس ارزش عشقو با ملاک های ظاهری نمیشه سنجید، عشق یه حس والاست یه حسی ست که از قلب سرچشمه میگیره، برای عشق باید دنبال دو قلب متناسب بگردیم و نه دوظاهر مث هم!!
عشقی که درست انتخاب شده باشه، میشه عشق واقعی و این عشقیه که هر روز با عقل و منطق رشد میکنه و به طرفین فرصت شکوفایی میده..
آسمونی باشیم و بیکران
۲۸ آبان ۱۳۹۱در ۰۹:۳۰
سلام باران جان ممنون که نظرم رو خوندین دقیقاً حرف من رو زدین منم منظورم از ظاهر دید اطرافیان هستش نه اون چیزی که دو عاشق از خود میبینن یعنی همون حسی که از قلب سرچشمه میگیره حالا باید ببینیم اون عشقی که از دو قلب سرچشمه میگیره دلیل میخواد یا نه باران جان من نظرم رو اینجور گفتم که وقتی دو قلب یه حسی نسبت به هم داشته باشن هرچی تو ظاهر باشه رو لاممکن میکنه پس قلب ما آدما بی دلیل عاشق میشن شاید هم شما نظر دیگه ای داشته باشین من خوشحال میشم بدونم
۲۸ آبان ۱۳۹۱در ۱۵:۵۳
ببین شما هم داری درست میگی، عشق حسی ئه که از دو قلب میاد و به ظاهر کاری نداره، درسته! اما فکر کنم در ادامه باهم اختلاف نظر داشته باشیم و خب نظر شما واسه من قابل احترامه، شما میگی پس قلب آدما بی دلیل عاشق میشن، اما من میگم عقل به قلب دستور عاشقی میده!!
در هر صورت این نظر منه، چون تو دنیای من همه چی باید در قالب عقل و منطق باشه حتی عشق!
و این،اون عشقی ئه که هر لحظه گرم و گرم تر میشه و از معجزاتش اینه که چیزی رو نمیسوزونه، اما دیوونگی و جنون، باعث میشه یه روزی معشوقمون ازمون خسته شه، چون ناخواسته آزادی شو ازش میگیریم، اما عشقی که من دنبالشم هدفی جز تعالی نداره!
۲۹ آبان ۱۳۹۱در ۱۴:۱۶
آره باران منم با شما موافقم ولی اون دلیلی که شما میگین با اون دلیلی که تو عشق بوجود میاد یه همچین فرقی داره البته اگه شما موافق باشین