صاحب عشق
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشهای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقهاش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس میکند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت: اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد؟
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود.
شیوانا با لبخند گفت: چه کسی چنین گفته است؟ تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است، این ربطی به دخترک ندارد! هر کس دیگری هم جای دختر بود، تو این آتش عشق را به سمت او میفرستادی. بگذار دختر برود! این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست؛ مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد! دختر اگر رفت با رفتنش پیغام دادکه لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند.
نویسنده: فرامرز کوثری
۱۲ مرداد ۱۳۹۲در ۰۰:۵۳
قشنگ بود ..
ممنون ..
۱۳ مرداد ۱۳۹۲در ۲۳:۴۳
خواهش میکنم دوست عزیز
۱۱ مرداد ۱۳۹۲در ۱۹:۴۹
اخییییییییی
خیلی قشنگ بود
۱۳ مرداد ۱۳۹۲در ۲۳:۴۲
ممنونم از دیدگاهت
۱۱ مرداد ۱۳۹۲در ۰۴:۴۵
بد نبود
۱۳ مرداد ۱۳۹۲در ۲۳:۴۲
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۷:۵۱
خیلی زیبا بود
۱۳ مرداد ۱۳۹۲در ۲۳:۴۲
خوشحالم پسندیدی
۹ مرداد ۱۳۹۲در ۰۰:۳۷
عالی بود…..
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۰۱
۷ مرداد ۱۳۹۲در ۱۷:۰۵
وای عالی بود عالی
مرسی مریمی
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۰۲
خواهش میکنم مارال جون
۷ مرداد ۱۳۹۲در ۱۴:۲۴
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۰۲
۶ مرداد ۱۳۹۲در ۱۹:۵۰
سپاس از مطالب مفیدتون
خوشحالم با سایتتون آشنا شدم
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۰۲
خواهش میکنم دوست عزیز
۵ مرداد ۱۳۹۲در ۱۸:۲۴
تازه می فهمم معنی سایه رو
مطمنم عشق مثل سایه اس
دنیالش ندو
تو عاشق
تو عاشق باش
ان به طرفت میاد
همین که به قول شیوانا تودلت قلبت ان حرارت هست کافیه
۱۰ مرداد ۱۳۹۲در ۱۵:۰۳
بله…
۵ مرداد ۱۳۹۲در ۰۹:۱۱
خیلی ممنون وقعا زیبا بود
۵ مرداد ۱۳۹۲در ۱۶:۰۳
خواهش میکنم