شازده کوچولو – قسمت سوم
به این ترتیب از یک موضوع خیلی مهم دیگر هم سر در آوردم: این که سیارهی او کمی از یک خانهی معمولی بزرگتر بود. این نکته آنقدرها به حیرتم نینداخت. میدانستم گذشته از سیارههای بزرگی مثل زمین و کیوان و تیر و ناهید که هرکدام برای خودشان اسمی دارند، صدها سیارهی دیگر هم هست که بعضیشان از بس کوچکند با دوربین نجومی هم به هزار زحمت دیده میشوند و هرگاه اخترشناسی یکیشان را کشف کند به جای اسم شمارهای بهاش میدهد. مثلا اسمش را میگذارد «اخترک ۳۲۵۱».
دلایل قاطعی دارم که ثابت میکند امیر کوچولو از اخترک ب۶۱۲ آمدهبود.
این اخترک را فقط یک بار به سال ۱۹۰۹ یک اخترشناس ترک توانسته بود ببیند که در یک کنگرهی بینالمللی نجوم هم با کشفش هیاهوی زیادی به راه انداخت اما برای خاطر لباسی که تنش بود هیچ کس حرفش را باور نکرد. آدم بزرگها این جوریاند!
بختِ اخترک ب۶۱۲ زد و ترک مستبدی ملتش را به ضرب دگنک وادار به پوشیدن لباس اروپاییها کرد. اخترشناس به سال ۱۹۲۰ دوباره و این بار با سر و وضع آراسته برای کشفش ارائهی دلیل کرد و این بار همه جانب او را گرفتند.
به خاطر آدم بزرگهاست که من این جزئیات را در باب اخترکِ ب۶۱۲ برایتان نقل میکنم یا شمارهاش را میگویم چون که آنها عاشق عدد و رقماند. وقتی با آنها از یک دوست تازهتان حرف بزنید هیچ وقت ازتان دربارهی چیزهای اساسیاش سوال نمیکنند که هیج وقت نمیپرسند «آهنگ صداش چهطور است؟ چه بازیهایی را بیشتر دوست دارد؟ پروانه جمع میکند یا نه؟» – میپرسند: «چند سالش است؟ چند تا برادر دارد؟ وزنش چهقدر است؟ پدرش چهقدر حقوق میگیرد؟» و تازه بعد از این سوالها است که خیال میکنند طرف را شناختهاند.
اگر به آدم بزرگها بگویید یک خانهی قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجرههاش غرقِ شمعدانی و بامش پر از کبوتر بود محال است بتوانند مجسمش کنند. باید حتماً بهشان گفت یک خانهی صد میلیون تومنی دیدم تا صداشان بلند بشود که: – وای چه قشنگ!
یا مثلا اگر بهشان بگویید «دلیل وجودِ امیر کوچولو این که تودلبرو بود و میخندید و دلش یک بره میخواست و بره خواستن، خودش بهترین دلیل وجود داشتن هر کسی است» شانه بالا میاندازند و باتان مثل بچهها رفتار میکنند! اما اگر بهشان بگویید «سیارهای که ازش آمدهبود اخترک ب۶۱۲ است» بیمعطلی قبول میکنند و دیگر هزار جور چیز ازتان نمیپرسند. این جوریاند دیگر. نباید ازشان دلخور شد. بچهها باید نسبت به آدم بزرگها گذشت داشته باشند.
شازده کوچولو – قسمت سوم (با صدای احمد شاملو)
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۰۸:۲۱
راست میگه “بچهها باید نسبت به آدم بزرگها گذشت داشته باشند”
عالی بود
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۸
۱۷ دی ۱۳۹۳در ۲۲:۳۸
این قسمتم عالی بود
ممنون آقا شاهین
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۷
خواهش می کنم افسانه جان
۱۷ دی ۱۳۹۳در ۲۱:۴۸
حرف نداشت این قسمت
کلی دوسش داشتم
ممنون آقا شاهین،پاینده باشید..
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۳
خواهش می کنم مارال جان..
موفق باشی عزیز
۱۷ دی ۱۳۹۳در ۲۱:۲۱
هزارتا مرسی بابت این قسمت قشنگ. دوستش داشتم زیاد
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۳
خواهش می کنم
۱۷ دی ۱۳۹۳در ۲۱:۱۳
سلام
ممنون بابت قسمت سوم
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۲
سلام، خواهش می کنم
۱۷ دی ۱۳۹۳در ۲۱:۰۸
آدم بزرگا عاشق عدد و رقم اند..
واقعا زیبا بود..
ممنونم آقا شاهین
واقعا هر روز کلی انتظار میکشم تا این ساعت و دوباره قسمت بعدی..
۱۸ دی ۱۳۹۳در ۱۵:۳۲
خواهش می کنم گلسار جان