سرگردون
از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمی که اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
تو تموم طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من اسم تو همسفرم بود
من دلشیشهای هرجا هر شکستن که شکستم
زیر کوهبار غصه هر نشستن که نشستم
عشق تو از خاطرم برد که نحیفم و پیاده
تو رو فریاد زدم و باز خون شدم تو رگ جاده
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
نیزه نمباد شرجی وسط دشت تابستون
تازیانههای رگبار توی چله زمستون
نتونستن، نتونستن کینهی منو بگیرن
از من خستهی خسته شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا پر قصه برا گفتن
پرنیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه از غمم جدا میبینم
خودمو پر از ترانه، تو رو بیصدا میبینم
اون همیشه بامحبت برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه نیستی
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
ایرج جنتی عطائی
۱۷ دی ۱۳۹۲در ۱۳:۱۱
عالی بود
۱۹ دی ۱۳۹۲در ۰۱:۴۲
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۲:۴۵
سلام.
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم.
مرسی این بیتت واقعا به دله من نشست.
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۴
سلام،
خواهش عزیز
۱۸ دی ۱۳۹۲در ۱۸:۱۹
واست تو قسمت همدلی کامنت گذاشتم داداش وقت کردی بخون
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۱۶:۰۹
با تو صادقانهههههههههههه گفتم حییییییییییییف x_x
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۲:۴۸
سلام داداشی.
ببینم توام نکنه مشکله منو داشتی.بیا تو بخشه همدلی داستانمو بخون.
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۳
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۱۰:۰۷
سلام
مرسی خیلی خوب بود.
بچه ها من بعد یه سال حالا اومدم ازتون سوال دارم اگه کسی از ابجی کژالم خبر داره بگه ممنون میشم
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۲
سلام،
خواهش..
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۰۹:۰۲
سلام مرسی خیلی خیلی زیبا بود….
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۰۷
سلام، خواهش می کنم
۱۵ دی ۱۳۹۲در ۲۲:۵۷
سلام آقا شاهین خیلی زیبا بود خدا قوت امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی دلت از غصه خالی
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۲
سلام زهرا جان،
ممنون عزیز و همچنین..
۱۵ دی ۱۳۹۲در ۲۰:۳۴
چه حالی دارم این روزا…
چه کردی آقا شاهین .. عالی بود
..
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمی که اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
…
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۱۱
اولش خط رو خط شد؟
ممنون باران جان
۱۸ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۰۵
خط عاشقانهها تنها خطیه که هیچ خطی روش نمیاد..
خط اول: احساسم به پست(تطابق اتفاقی حال این روزام با فضای شعر)
خط دوم: بیان تشکر از انتخاب به موقع این پست
خط سوم و چهارم: بیتی که دوسش دارم
۱۹ دی ۱۳۹۲در ۰۱:۴۲
خط پنجم؟
۱۹ دی ۱۳۹۲در ۱۶:۱۵
در حقیقت خط آخر؛ مکثی برای درک عمیق شعر..
۱۵ دی ۱۳۹۲در ۱۸:۲۲
سلام آقا شاهین
واقعا خیلی قشنگ بود
ممنونم ازتون به خاطره این شعر زیبا و به خاطره همه چیز
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۰۶
سلام گلسار خانوم!
خواهش می کنم عزیز..
۱۷ دی ۱۳۹۲در ۱۶:۲۹
خدا قوت بابایی آقا!
۱۵ دی ۱۳۹۲در ۱۱:۱۲
مررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررسی
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۰۴
خواهشش!
۱۵ دی ۱۳۹۲در ۰۰:۲۲
فوق العاده و بینظیر
مثل همیشه
آقا شاهین واقعا ازتون ممنونم
هرچقدر هم بگم خسته نباشید جبران زحمتایی که برای عاشقانهها میکشید نمیشه اما
خسته نباشید!
۱۶ دی ۱۳۹۲در ۲۳:۰۰
ممنون مریم جان
خواهش می کنم عزیز