شعرهای عاشقانه
بخش شعر شامل: شعرهای عاشقانه و زیبا، شعر نو، شعر عاشقانه غمگین، قصیده، غزل معاصر، اشعار فارسی و …
سایهاش بودم ولی
سایهاش بودم ولی از سایهام ترسید و رفت
بیوفا کفش فرارش را شبی پوشید و رفت
خندههایش جانِ من بود و جهانم را گرفت
پیش چشمش جان سپردم زیرِ لب خندید و رفت
تو بمان
با من بیکس تنها شده، یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان
من بیبرگ خزان دیده دگر رفتنیام
تو همه بار و بری، تازه بهارا تو بمان
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم
از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
بن بست
گاهی مسیر جاده به بنبست میرود
گاهی تمام حادثه از دست میرود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود، مست میرود
شعر زیبای سیب و جوابیهها
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
جای تو خالیست
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
روز مبادا
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونان که بایدند
نه بایدها..
وای از سکوت تو
نبض مرا بگیر، نبضم نمیزند
انگار مردهام، انگار رفتهام
در برزخی که تو
آرام خفتهای
تنهاییام را با تو قسمت میکنم
تنهاییام را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست
گستردهتر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصلها را
بر سفرهی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست
مشاهده ادامه مطلب