عشق
تعریف عشق واقعی، شعرهای عشقی، جملههای رمانتیک و متنهای کوتاه در مورد عاشق شدن
اگر شعرهای من زیباست
اگر شعرهای من زیباست
دلیلش آن است
که تو زیبایی
..
خلوت
شبها که چشم مست تو پرناز می شود
یعنی گره زکار دلم باز می شود
ساز غم کلام تو شیوا و دلپذیر
در خلوت شبانه من ساز می شود
جواب نیش عقرب
هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند..
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد؛ اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند!
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد؛ اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند!
زمزمه
هر چند امیدی به وصال تو ندارم
یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم
ای چشمه ی روشن منم آن سایه که نقشی
در آینه ی چشم زلال تو ندارم
خاطرهها
هر کاری کردم که تو رو گم کنم از خاطرهها
به در بسته خوردم و باز از تو گم شد لحظهها
خاطرههای بودنت چه جور فراموشش کنم
دلی که تو آتیش زدی چه جوری خاموشش کنم
همین امروز
با پاهای خسته از راه وارد شهر شد. به این طرف و آن طرف نگاه کرد. از کوچه بازار های پر هیاهو گذر میکرد. احساس سردرد داشت و سردرگمی. زمان بسیاری بودکه دور از مردمان در بیابان ها به راه افتاده بود وتاب اینهمه شلوغی را نداشت.
به مغازه پارچه فروشی وارد شد و از فروشنده پرسید: برادر راه درازی را به دنبال کسی آمده ام. در این شهر غریبم و کس نمی شناسم.
گل و پروانه
گل زیبا به پروانه چنین می گفت:
فرار نکن ببین چقدر سرنوشت ما با یکدیگر فرق دارد! من در جای خود می مانم و تو می روی. نگاه کن ما چقدر به یکدیگر علاقه داریم؟ ما دور از آدم ها زندگی می کنیم. آن قدر به هم شباهت داریم که مردم می گویند هر دوی ما گل هستیم ولی افسوس تو آزادی و من اسیر زمین هستم چه سرنوشت وحشتناکی؟!
چشمه
گفتند
شعر های من
جوشش دریاست
خروش رود
آبی
تا به دیروز گمان می کردم
رنگ شادی، سرخ است
زندگی با همه خوب و بدش قرمز بود