روز بارانی

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم، چتر نداشتیم، خندیدیم، دویدیم و به شالاپ شلوپ‌های گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی چطور؟
پیش‌بینی‌اش را کرده بودی، چتر آورده بودی، من غافلگیر شدم، سعی می‌کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند، حوصله نداشتی سرما بخوری، چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد

و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟ که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین‌های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم

فردا دیگر برای قدم زدن نمی‌آیم.
تنها برو!

دکتر علی شریعتی

انتشار یافته توسط نعیمه در دوشنبه 16 خرداد 1390 با موضوع دل‌نوشته‌ها

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۴۷ دیدگاه

  1. وای نعیمه جون خ قشنگ بود
    وقتی ی مطلبی میخونم ک دیدگاه خودمه خ کیف میکنم
    بارون بدون چترش قشنگه!!!!!
    :x [دست زدن] @};-

  2. گاهی باران همه دغدعه اش باریدن نیست
    گاهی بخاطر تنهاشدنش میبارد…..

  3. بیا و خوبی کن!!! نتیجه اینکه : واسه شوهراتون مامان بازی درنیاریت! دکتر شریعتی که اینجوری بگه دیگه وای به حال بقیه!

  4. زیبا و واقعی…… :((

  5. yeki yedone گفته:

    ۲۶ دی ۱۳۹۰در ۰۳:۰۳

    هیچ بارانی ردپای تو را از کوچه قلبم نخواهد شست…
    حتی سیلاب فراموشی ها!!!

  6. مریمی گفته:

    ۲۵ دی ۱۳۹۰در ۱۲:۴۴

    :) اینجا رو همین جوری شانسی پیدا کردم.ولی دیگه ول کنش نمیشم.
    مطالبش خیلی خیلی جذاب وعالیه. ;) ;)

  7. بهزاد گفته:

    ۱۷ دی ۱۳۹۰در ۱۲:۲۸

    لطفا منبعی رو که نشون میده این مطلب برای دکتر علی شریعتی هست رو بذارید.من تو هیچ یک از آثار دکتر این رو نخوندم

  8. اشک مارو که در آورد :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :-p :-p :( :( :( :( :( :( :( :( :( :( ;) ;) ;) ;) ;) ;) ;) ;)

  9. خیلی عالی بود دوست عزیز @};- @};- @};- @};- @};- @};-

  10. قشنگ بود سپاس @};-