باران

از چشم یا آسمان 
فرقی نمی‌کند 
باران که بر زمین افتاد 
دیگر باران نیست 

شاهین  سادات ناصری

آسمان باران چشم
انتشار یافته توسط شاهین در چهارشنبه 11 آبان 1390 با موضوع شعرهای عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۱۰۸ دیدگاه

  1. باران گفته:

    ۱۶ دی ۱۳۹۰در ۲۳:۳۵

    باران می بارد …..تو در کنارمی……. حست میکنم……بویت می کنم……..لبخند میزنی
    چه طنینی دارد صدایت، خدایا ……..
    بگو ببارد آسمانت بر دل خسته زمین…….
    بگذار تا بارانی شود همه دل ها،همین……
    بگو ببارد … تندتر ببارد …. قول میدهم …. هرچه واژه چتردارم ازدفتر زندگیم خط بزنم
    تا منم بارانی شوم…………عاشقی بارانی شوم………..

    • دست مرا بگیر
      چتر می خواهی چه کار؟
      بارانی باش و باز
      بر قلب من ببار
      ..

      متن زیبایی نوشتی، آفرین.

      • باران گفته:

        ۱۷ دی ۱۳۹۰در ۱۱:۳۹

        ممنونم امیدوارم برای شروع دوباره ام، خوب باشه……

      • باران گفته:

        ۱۹ دی ۱۳۹۰در ۱۴:۳۱

        خواستم باران باشم و ببارم
        هر چه کردم نرفتند کنار ، این ابرهای سیاه …….
        مرا حبس کردند در میان دود و غبار هوا……
        می روم شاید این قسمت من بود …………
        می خواستم مادری باشم برای غنچه های نو شکفته عاشقانه ها ……
        اما باید بروم…………………….

  2. فاطمه گفته:

    ۱۵ دی ۱۳۹۰در ۲۲:۵۶

    خدایا به حرمت بارونت ، روا مدار که هیچ عزیزی ذلیل شه…

  3. خیلی کوتاه بود اما
    جای تأمل داشت.مرسی

  4. باران را بهانه کردم و گریستم
    تا کسی نداند گرفتار کیستم….

  5. باز پاییز است
    باز این دل ازغمی لبریز است
    باز میلرزد به خود سرشاخه های بید سرگردان
    بازمیریزد فرو بر چهره باران….

  6. خ عالی بود…..
    من
    :x عاشق بارونم!نماد عشق من بارونه

  7. من رو یاد این شعر انداخت

    روی بند دلم راه نرو
    پاره می شود خودت می افتی

  8. ممنون شاهین، این روزا کم گفتن و چون در گفتن بجاست.

  9. armin-eshgh_ghadimi گفته:

    ۱۳ آذر ۱۳۹۰در ۱۳:۵۳

    دیدی وقتی بارون میاد چقدر حضور خدا بهتر احساس میشه؟بارون یعنی نقطه چین تا خدا…..

    ممنون از شعرت زیبا بود

  10. سلام خیلی شعرهای خوبی بودند مچکرم [دست زدن]