اسمم داره یادم میره
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمیکنی
دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منو
هنوز همه حال تو رو از من فقط میپرسنو
با این که با من نیستی دیوونه میشم از غمت
اصلاً نمیخوام بشنوم که اشتبا گرفتمت
داشتن تو کوتاه بود .. اما همونم کم نبود
گذشته بودم از همه .. هیچ کس به غیر تو نبود
حقیقتو میدونی و ازم دفاع نمیکنی
کنار تو میمیرم و تو اعتنا نمیکنی
مردم تو رو از چشم من امشب تماشا میکنن
فردا غریبهها منو پیش تو پیدا میکنن
کاش اتفاقی رد بشی از کوچههای دلخوری
به روم نیارم که چقدر میخوام که از پیشم نری
هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم
حتی واسهی رفتنت پیش همه محکوم شدم
۴ مهر ۱۳۹۱در ۲۲:۲۰
مرسی خیلی این اهنگو دوست میدارم
۴ مهر ۱۳۹۱در ۱۷:۰۶
خیلی قشنگ بود شنو جونم
مرسی شاهین جان
۴ مهر ۱۳۹۱در ۱۷:۲۵
خواهش نازنین جان
۵ مهر ۱۳۹۱در ۱۰:۰۷
۴ مهر ۱۳۹۱در ۱۵:۵۵
ممنون شنو جوون
۵ مهر ۱۳۹۱در ۱۰:۰۶
خواهش میشودشهرزادجان
۳ مهر ۱۳۹۱در ۱۷:۰۶
خیلی قشنگه
۲ مهر ۱۳۹۱در ۱۶:۰۸
خیلی زیبا بود
دست آقاشاهین هم درد نکنه به خاطر انتخاب تصاویر زیبا یشان.
۲ مهر ۱۳۹۱در ۲۱:۲۵
خواهش می کنم
از طریق شناسنامه می تونید اسمی مناسب انتخاب کنید.
۲ مهر ۱۳۹۱در ۱۵:۳۰
قشنگ بود دوست عزیز… مرسی
۲ مهر ۱۳۹۱در ۰۹:۴۱
این شعر رو شادمهر خونده خیلی خوب از اب در اومده…
۱ مهر ۱۳۹۱در ۲۲:۵۸
خیلی قشنگ بود، مرسی از انتخابت دخترم
و ممنون آقا شاهین
۲ مهر ۱۳۹۱در ۱۰:۴۲
خواهش می کنم
۵ مهر ۱۳۹۱در ۱۰:۳۰
ممنون
۱ مهر ۱۳۹۱در ۱۹:۲۳
دارم از یاد تو میرم.عشق من کاری بکن.فقط همینو میتونم بگم
۱ مهر ۱۳۹۱در ۱۵:۵۸
یاد این ترانه بابک صحرایی افتادم:
سردم شده انگار دیگه، دستاتو حس نمی کنم
بهم نگا نمی کنی عادی شدیم برای هم
سردم شده نمی تونم که اسمتو صدا کنم
نمی تونم عاشقونه توی چشات نگا کنم
تقصیر هیچکی نیست اگه غرق یه بغض بیخودیم
ما اشتباهی عاشق و پابند همدیگه شدیم
شاید گناه از منه که به این جدایی رسیدیم
اینهمه با هم بودیم و اینهمه حسرت کشیدیم
من که به خاطر چشات گم می شدم تو اشک و غم
چی شد که سرنوشتمو بدون تو رقم زدم
شاید تو هم مقصری که با تو بیگانه شدم
که نا امیدم و از تو و دنیای بی روح خودم
سردم شده مثل شبی که رو به فردا نمیره
بعد تو کی می تونه این اندوهو از من بگیره
سردم شده به حدی که دچار ویرون شدنم
از دلخوشی ها دورم و چشم انتظار مردنم
قشنگ بود شنو جان . کم پیدایی ها
دست داداش شاهین هم درد نکنه
۵ مهر ۱۳۹۱در ۱۰:۳۰
….