آینه
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدنها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بیسبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۸:۱۵
شعر قشنگی بود.
از این که به جمع ما پیوستید خوشحالم. به خانواده خوش اومدید.
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۵۴
سلام
شعر زیبایی دیگر از آقای نظری ممنون از انتخاب زیبا تون
آقا شاهین عزیز شما هم خسته نباشید
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۵۵
سلام، ممنون هادی جان
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۸:۵۲
سلام.منم از شما تشکر میکنم
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۴۹
اخ چقد قشنگ بود و به دل نشست
ولی بازم هم اه
۵ تیر ۱۳۹۱در ۲۲:۰۹
۵ تیر ۱۳۹۱در ۰۸:۲۴
سلام سمانه جون
خیلی قشنگ بود،مرسی.
این شعرم تقدیم به شما
وای دلم …
عشق بر شانه هم چیدن …
به نسیمی همه راه به هم می ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد
سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد
انچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه یک روز همین آه تو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد
فاضل نظری
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۰۲
سلام ریحانه جان.منم ممنونم از لطفت.این شعر رو خیلی دوست دارم
۵ تیر ۱۳۹۱در ۰۸:۱۶
باسلام و عرض ادب.شعر تاثیرگذاری بود، از خوندن این شعر لذت بردم.با آرزوی بهترینها برای شما دوست عزیز
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۰۴
مرسی پرستو جان..منم برات بهترین ها رو آرزو میکنم
۵ تیر ۱۳۹۱در ۰۲:۱۹
خیلی شعر قشنگی بود مرسی دوست عزیز
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۰۵
ممنون گندم جان
۵ تیر ۱۳۹۱در ۰۰:۳۵
زیباست
با تشکر از زحمات شما
۵ تیر ۱۳۹۱در ۲۲:۰۳
متشکرم باران عزیز
۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۲۷
سلام سمانه جان ، شعر بسیار زیبایی بود کلاً اشعار آقای نظری بسیار شنیدنی هستن ایشون شاعر زبردستی هستن. تک تک ابیاتشون قابل تأمل و بسیار زیباست
اینم دوتا شعر قشنگ درباره ی آینه
چراغی در دست
چراغی در دلم
زنگار روحم را صیقل می دهم
آئینه ای در برابر آئینه ات می گذارم
تا از تو ابدیتی بسازم
احمد شاملو
بگذار ترا به لب تبسم برسد
راز دل ما به گوش مردم برسد
بنشین بغل آینه تا بار دگر
زیبایی تو، به چاپ دوم برسد!
مرسی از داداش شاهین گلم به خاطر انتشار این شعر زیبا و زحماتشون در عاشقانه ها
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۴۸
خواهش می کنم الناز جان
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۵۰
سلام الناز جان..ممنون از لطفت و مرسی به خاطر شعرهای زیبایی که نوشتی
۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۳:۰۹
شعری عمیقا زیبا و پر معنا بود
ممنون سمانه خانم
شاهین جان دل تنگت شدم
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۳:۴۲
۵ تیر ۱۳۹۱در ۲۲:۰۶
سلام. منم از شما ممنونم آقا مرتضی
۴ تیر ۱۳۹۱در ۲۲:۰۰
سلام.خیلی زیباست.ممنون سمانه جان افتخار آشنایی باهاتو نداشتم.خوشحالم که الان باهات آشنا شدم.
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست…
چقدر زیبا…
۵ تیر ۱۳۹۱در ۱۹:۳۵
سلام ناهید عزیز..ممنونم…منم ازینکه باهات آشنا شدم خیلی خوشحالم
۶ تیر ۱۳۹۱در ۱۰:۴۷
به دنبال روزنه ای میگردم در کوچه پس کوچه های خیال پرواز میکنم و تنهایی خود را در لابه لای اشکهایم پنهان میکنم گله دارم از همه نیرنگها از آدم هایی که فقط خود را میبینند ای کاش میشد آیینه ها را در هم شکست….