غرور

شعر، داستان و متن کوتاه درباره غرور

دروغ عشق علیرضا عصار غرور

بن بست

گاهی مسیر جاده به بن‌بست می‌رود
گاهی تمام حادثه از دست می‌رود

گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند
در راه هوشیاری خود، مست می‌رود

مشاهده ادامه مطلب

بغض جدایی سکوت غرور مهدی یراحی

امپراطور

ناراحتت کردم دم رفتن 
خواستم که ناامید بشی از من 

این عادلانه نیست می‌دونم 
ازم نپرس چطور می‌تونم 

مشاهده ادامه مطلب

اگه من عاشق دیوار بودم

اگه من عاشق دیوار بودم
ترک می‌خورد و یه پنجره میشد 
اگه غم چشام‌و آینه می‌دید
دلش درگیر این منظره میشد 

مشاهده ادامه مطلب

درگیر رویای توام

درگیر رویای توام .. من‌و دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت .. تو من‌و انتخاب کن

دلت از آرزوی من .. انگار بی‌خبر نبود
حتی تو تصمیمای من .. چشمات بی‌اثر نبود

مشاهده ادامه مطلب

گریه نمی کنم

گریه نمی‌کنم نه اینکه سنگم .. گریه غرورم‌و بهم می‌زنه
مرد برای هضم دلتنگی‌هاش .. گریه نمی‌کنه قدم می‌زنه

گریه نمی‌کنم نه اینکه خوبم .. نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه نیمه‌ام که .. یهو میون زندگی افتادم

مشاهده ادامه مطلب

طرفدار

چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز می‌کنه؟
این فاصله داره منو بی تو مریض می‌کنه

اینکه نگات نمی‌کنم یعنی گرفتار توام
رفتن همه ولی نترس! من که طرفدار توام!

مشاهده ادامه مطلب

بزن زیر گریه

نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه

بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم

مشاهده ادامه مطلب

برای او که دلتنگ مهربانی همسرش است !

وقتی از عشق می گفتم تجسم میکرد در ذهن خسته اش ..
دروغ و خودخواهی را،
شکست و جدایی را
شاید ذره ایی صداقت و وفا
و دیگر هیچ !!

مشاهده ادامه مطلب

حالا که من تنها شدم قدر چشاتو میدونم

غرور نذاشت بهت بگم قد خدا دوست دارم
حالا نشستم یه گوشه دارم ستاره میشمارم

تنهایی عین یه تبر شکسته برگ و ریشه مو
سوزونده آفت غرور از حالا تا همیشه مو

مشاهده ادامه مطلب