عاشق
شعرهای عاشقانه و متنهای کوتاه و بلند در مورد عاشق شدن
موج عاشق
دنبال من میگردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من عاشقت شدم
تو لحن خنده هات احساس غم نبود
من عاشقت شدم دست خودم نبود
این خونه روشنه اما چراغی نیست
دنیام عوض شده این اتفاقی نیست
خاطرهها
هر کاری کردم که تو رو گم کنم از خاطرهها
به در بسته خوردم و باز از تو گم شد لحظهها
خاطرههای بودنت چه جور فراموشش کنم
دلی که تو آتیش زدی چه جوری خاموشش کنم
عاشق شدن
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم ترا پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز ترا در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم ترا با اشک هایم می چشید
چه حس خوبیه
چه حس خوبیه.. اینکه تو هستیُ
عاشق تر از خودم.. پیشم نشستیُ
عادت می دی منو.. به مهربونیات
تا من نفس نفس.. دیوونه شم برات
غیر معمولی
دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد
نمیدونم اون روز تو وجودم چی شد
نمیدونم چی شد که وجودم لرزید
دل من این حسو از تو زودتر فهمید
بزن زیر گریه
نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم
کرگدنها هم عاشق میشوند
کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل میرفت.. دمجنبانکی که همان اطراف پرواز میکرد، او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست.
کرگدن گفت: همه کرگدن ها تنها هستند.
دمجنبانک گفت: یعنی تو یک دوست هم نداری؟
کرگدن پرسید: دوست یعنی چی؟
روز میلاد تو
روز میلاد تو بود
که زمین عاشق شد
و شکوفه خندید
چشم گل باز شد و
باز خورشید دمید…
سمانه گل محمدی