بغض

بغض جدایی عشق

سایه‌اش بودم ولی

سایه‌اش بودم ولی از سایه‌ام ترسید و رفت
بی‌وفا کفش فرارش را شبی پوشید و رفت

خنده‌هایش جانِ من بود و جهانم را گرفت
پیش چشمش جان سپردم زیرِ لب خندید و رفت

مشاهده ادامه مطلب

بغض دل عشق گریه نگاه

شعر زیبای سیب و جوابیه‌ها

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

مشاهده ادامه مطلب

روز مبادا

روز مبادا

وقتی تو نیستی
نه هست‌های ما
چونان که بایدند
نه بایدها..

مشاهده ادامه مطلب

دوست دارن برگردی

نمی‌خوای برگردی؟

خط رو پیشونیم، چشمای بارونیم 
دستای لرزونم، پاهای بی‌جونم 
روح سرگردونم، گلای ایوونم 
حتا چوب سیگارم، فندک تب‌دارم 

مشاهده ادامه مطلب

مرا به خانه ام ببر

شب آشیان شب‌زده، چکاوک شکسته‌پر 
رسیده‌ام به ناکجا، مرا به خانه‌ام ببر 

کسی به یاد عشق نیست، کسی به فکر ما شدن 
از آن تبار خودشکن تو مانده‌ای و بغض من 

مشاهده ادامه مطلب

امپراطور

ناراحتت کردم دم رفتن 
خواستم که ناامید بشی از من 

این عادلانه نیست می‌دونم 
ازم نپرس چطور می‌تونم 

مشاهده ادامه مطلب

فانوس

چکاوک

کجای این جنگل شب پنهون می‌شی خورشیدکم؟ 
پشت کدوم سد سکوت پر می‌کشی چکاوکم؟ 

چرا به من شک می‌کنی؟ من که منم برای تو 
لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو 

مشاهده ادامه مطلب

چشماتو ندیدم

می‌دونم دلت خیلی از من پُره .. می‌دونم چه زجری داری می‌کشی 
همه زنـدگیت‌و به هم ریختم و .. عزیزم تو حق داری دلخور بشی 

من‌و با تموم بدی‌هام ببخش .. که هر لحظه از عاشقی دم زدم 
تو خواستی بمونی، بسوزی به پام .. منِ لعنتی زیر حرفم زدم 

مشاهده ادامه مطلب

درگیر رویای توام

درگیر رویای توام .. من‌و دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت .. تو من‌و انتخاب کن

دلت از آرزوی من .. انگار بی‌خبر نبود
حتی تو تصمیمای من .. چشمات بی‌اثر نبود

مشاهده ادامه مطلب