آثار سمانه گل محمدی
بادبادک
مهربانم،
دیگر نگران تنهایی من نباش..
این روزها..
دلخوش به محبت غریبهای هستم
وای از سکوت تو
نبض مرا بگیر، نبضم نمیزند
انگار مردهام، انگار رفتهام
در برزخی که تو
آرام خفتهای
خوش به حالش
خوش به حال آنکه قلبش مال توست
حال و روزش هر نفس، احوال توست
خوش به حال آنکه چشمانش تویی
آرزوهایش همه آمال توست
آبی
تا به دیروز گمان می کردم
رنگ شادی، سرخ است
زندگی با همه خوب و بدش قرمز بود
بوسه گاه
آسمان گفت که امشب، شب توست
سرخی صورت گل، از تب توست
آنچه تا عشق مرا بالا برد
بوسه گاهیست که نامش لب توست
سمانه گل محمدی
امروز
امروز، روز مقدسی است. روزی که از تولد آغاز و با بودن پایان میپذیرد.
روزی که در ژرفای بی انتهای خود به عشق میرسد
امروز روزمقدسی است، من با تمام وجود به این روز ایمان دارم
روز میلاد تو
روز میلاد تو بود
که زمین عاشق شد
و شکوفه خندید
چشم گل باز شد و
باز خورشید دمید…
سمانه گل محمدی