آثار ایرج جنتی عطایی
ایرج جنتی عطایی
(متولد 19 دیماه ۱۳۲۵ در مشهد)
شاعر، ترانهسرا و نمایشنامهنویس ایرانی است.
[صفحه در ویکی پدیا]
کوچهی بنبست
میون این همه کوچه که بهم پیوسته
کوچهی قدیمی ما کوچهی بنبسته
دیوار کاهگلی یه باغ خشک، که پر از شعرای یادگاریه
مونده بین ما و اون رود بزرگ، که همیشه مثل موندن جاریه
سرگردون
از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمی که اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
مرا به خانه ام ببر
شب آشیان شبزده، چکاوک شکستهپر
رسیدهام به ناکجا، مرا به خانهام ببر
کسی به یاد عشق نیست، کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خودشکن تو ماندهای و بغض من
تو فکر یک سقفم
تو فکر یک سقفم، یک سقف بیروزن
یک سقف پابرجا، محکمتر از آهن
سقفی که تنپوشِ هراس ما باشه
تو سردی شبها، لباس ما باشه
چکاوک
کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم؟
پشت کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم؟
چرا به من شک میکنی؟ من که منم برای تو
لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو
شب گریه
ساده بودی مث سایه .. مث شبنم رو شقایق
مث لبخند سپیده .. مث شب گریهی عاشق
بی تو شب دوباره آینه .. روبروی غم گرفته
پنجره بازه به بارون .. من ولی دلم گرفته
گل سرخ
دیدی ای غمگین تر از من بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم قصه ی تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من یاد پیمان های دیرین