شعرهای عاشقانه
بخش شعر شامل: شعرهای عاشقانه و زیبا، شعر نو، شعر عاشقانه غمگین، قصیده، غزل معاصر، اشعار فارسی و …
آن چشم آهو
دین راهگشا بود و تو گمگشتۀ دینی
تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی
آهو نگران است، بزن تیر خطا را
صیاد دل از کف شده! تا کی به کمینی؟
برگ سرخ
فصلی تازه در راه است
دست در دست هم
یک برگ سرخ
ورق میخورد
نام من عشق است
شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگم
که چون شببو به وقت صبح، من بسیار دلتنگم
مرا چون آینه هر کس به کیش خود پندارد
و الّا من چو می با مست و هشیار یکرنگم
مرگ من
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبارآلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
واحه ای در لحظه
به سراغ من اگر میآیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگهای هوا، پر قاصدهایی است
که خبر میآرند، از گل واشده دورترین بوته خاک.
پنجرههای بیپرنده
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست
این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق
دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست
کاشکی شعر مرا می خواندی
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا زندگانی بخشد
معنی جمال
ای عشق، ای ترنم نامت ترانهها
معشوق آشنای همه عاشقانهها
ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانهها
گم شدن
از گم شدن همه میترسیم
اما
زیباترین روز زندگیام
روزی بود که با تو در میانه جنگـل
گم شدیم.
گروس عبدالملکیان