من و تو

من و تو با همیم اما دلامون خیلی دوره
همیشه بین ما دیوار صد رنگ غروره
نداریم هیچ کدوم حرفی که باز هم تازه باشه
چراغ خنده هامون خیلی وقته سوت و کوره

من و تو.. من و تو .. من و تو..
هم صدای بی صداییم ، با هم و از هم جداییم
خسته از این قصه هاییم ، هم صدای بی صداییم

نشستیم خیلی شب ها قصه گفتیم از قدیما
یه عمره وعده ها افتاده از امشب به فردا
تمام وعده ها رو دادیم و حرفا رو گفتیم
دیگه هیچی نمی مونه برای گفتن ما

من و تو.. من و تو .. من و تو..
هم صدای بی صداییم ، با هم و از هم جداییم
خسته از این قصه هاییم ، هم صدای بی صداییم

گل های سرخمون پوسیده موندن توی باغچه
دیگه افتاده از کار ساعت پیر رو طاقچه
گل های قالی رنگ زرد پاییزی گرفتن
اون هام خسته شدن از حرف هر روز تو و من

من و تو.. من و تو.. من و تو.. من و تو..

شاعر: اردلان سرفراز

انتشار یافته توسط زیبا در جمعه 28 دی 1386 با موضوع ترانه‌های عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۸ دیدگاه

  1. یکی از بهترین آثارش با صدای فوق العاده زیبای گوگوش :x @};-

  2. آجی زیبا عالی بود [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن]
    چقد جای شماها خالیه اینجا… :-* :-* :-* :x :x :x [بغل] [بغل] [بغل]

  3. واااااای مرسی مرسی یه دنیا مرسی……من عاشق این آهنگم…..بازم مرسی :-* @};- :x ;)