تو گل سرخ منی

وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟

آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می‌پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
پر مرغان نگاهم را شست
خواب رویای فراموشی‌هاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشی‌هاست
من شکوفایی گل‌های امیدم را در رویاها می‌بینم
و ندایی که به من می‌گوید
گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن می‌بیند مهر در صبحدمان داس بدست
خرمن خواب مرا می‌چیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه صبح تو را می‌بیند
از گریبان تو صبح صادق
می‌گشاید پر و بال
تو گل سرخ منی
تو گل یاس منی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه
از آن پاک‌تری
تو بهاری
نه بهاران از توست
از تو می‌گیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ بهارانم تو

حمید مصدق

انتشار یافته توسط سوسن در چهارشنبه 21 آذر 1386 با موضوع شعرهای عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۱۰ دیدگاه

  1. خیلی زیباست :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x

  2. وای من عاشــــــــــــــــــــــــــــــــق این شعرم [بغل] [بغل] [بغل] :x :x :x :x
    ممنون آجی سوسن :-* :-* :-* عالی بود [بغل] [بغل] [بغل] @};- @};- @};- @};-

  3. شعر بسیار زیباییست
    ممنونم
    :x

  4. این شعرو خیلی دوست دارم
    ممنون @};- @};- @};-

  5. خیلی قشنگ بود عزیزم @};- @};- @};- @};-

  6. خیلی قشنگ بوددد گلکم ممنون :x :x :x :x

  7. سلام به نظرمن این شعر رو یه مرد سروده ازاین آب خاک اما برای همه ادمها با هر سبک وزندگی وپیشینه وپسینه ای لذت بخش وقویه این یعنی ماندگاری هنرش واقعا منو پرواز میده [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن]