تو گل سرخ منی
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
پر مرغان نگاهم را شست
خواب رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشیهاست
من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها میبینم
و ندایی که به من میگوید
گر چه شب تاریک است
دل قوی دار
سحر نزدیک است
دل من در دل شب
خواب پروانه شدن میبیند مهر در صبحدمان داس بدست
خرمن خواب مرا میچیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه صبح تو را میبیند
از گریبان تو صبح صادق
میگشاید پر و بال
تو گل سرخ منی
تو گل یاس منی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه
از آن پاکتری
تو بهاری
نه بهاران از توست
از تو میگیرد وام
هر بهار این همه زیبایی را
هوس باغ و بهارانم نیست
ای بهین باغ بهارانم تو
۴ مهر ۱۳۹۴در ۲۲:۲۷
خیلی زیباست
۱۵ مهر ۱۳۹۳در ۲۰:۴۲
فوق العاده اس
۲۴ مرداد ۱۳۹۳در ۰۰:۳۰
وای من عاشــــــــــــــــــــــــــــــــق این شعرم
ممنون آجی سوسن عالی بود
۲ اسفند ۱۳۹۲در ۲۲:۱۷
شعر بسیار زیباییست
ممنونم
۲۶ شهریور ۱۳۹۲در ۱۳:۳۶
عالیه مرسی
۱۵ فروردین ۱۳۹۲در ۰۰:۱۲
این شعرو خیلی دوست دارم
ممنون
۲۱ دی ۱۳۹۱در ۲۳:۲۹
خیلی قشنگ بود عزیزم
۲۴ آذر ۱۳۹۱در ۱۹:۴۳
۱۹ اسفند ۱۳۹۰در ۱۲:۴۱
خیلی قشنگ بوددد گلکم ممنون
۱۹ اسفند ۱۳۹۰در ۰۹:۳۳
سلام به نظرمن این شعر رو یه مرد سروده ازاین آب خاک اما برای همه ادمها با هر سبک وزندگی وپیشینه وپسینه ای لذت بخش وقویه این یعنی ماندگاری هنرش واقعا منو پرواز میده