غریب آشنا

تو از شهر غریب بی‌نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی

تو از دشتای دور و جاده‌های پرغبار
برای هم‌صدایی، هم‌زبونی اومدی

تو از راه می‌رسی،‌ پر از گرد و غبار
تمومه انتظار، میاد همرات بهار

چه خوبه دیدنت، چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت

غریب آشنا، دوستت دارم بیا
من‌و همرات ببر به شهر قصه‌ها
بگیر دست من‌و، تو او دستا

چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم، با تو من آزادام

اردلان سرفراز

 

بهار دوستت دارم گوگوش
انتشار یافته توسط زیبا در دوشنبه 30 تیر 1399 با موضوع ترانه‌های عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۷ دیدگاه

  1. صدای گوگوش فوق العادس و البته شعر زیبای اردلان سرفراز عزیز :x @};-

  2. اکثر آهنگای گوگوش دلنشینن :x :x
    عالی بود آجی [دست زدن] [دست زدن] [دست زدن]
    :-* :-* :-* [بغل] [بغل] [بغل]

  3. وااااای عاشق این شعر هستم عااااالیه… مرسی گلم @};-

  4. خیلی این شعر رو دوست دارم…..تشکر دارم گلممممم @};-

  5. عمریه با داریوش و گوگوش زندگی میکنم :) عالیه مرسی @};- @};-

  6. خیلی قشنگ بود
    خیلی از این شعر خوشم میاد @};-

  7. مرسی عالی بود [دست زدن]