وقتی که تو…

وقتی که تو بارانی می‌شوی در آسمان چشمانت غرق می‌شوم و فراموش می‌کنم که هوا پاییزی است.
برخیز تا پنجره‌ها را به روی خزان ببندیم، بیم دارم خزان خاطراتمان را غارت کند.

باغچه از حجم علفهای هرز سکوت انباشته شده. از خلوت کوچه دلم می‌گیرد و هنوز در انتظار بارانی شدن چشمانت هستم.
هر چند که می‌دانم بارانی شدن، دل آسمانی می‌خواهد.

انتشار یافته توسط عاطفه در جمعه 20 اسفند 1389 با موضوع دل‌نوشته‌ها
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۷ دیدگاه

  1. دمتون گرم خیلی باحال bod @};-

  2. سلام خوبید هرگاه به سایت شما میام واقعآ لذت میبرم mersi @};-

  3. دعای باران چرا؟دعای عشق بخوان….این روزها دلها تشنه ترند تا زمین……..

  4. ghashang bud mer30 az babate inke be manam dadinesh motshakeram