باران، گل، خاطره، لبخند و بهار
هیچ بارانی نمی بارد مگر صفا دهد.
هیچ گلی جوانه نمی زند مگر هدیه شود.
هیچ خاطره ای زنده نمی ماند مگر شیرین باشد.
هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد.
وهیچ بهاری نمی اید مگر سال دیگری در پیش باشد.
پس بگذار باران شوق بر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد.
گل های عشق در دلت جوانه زنند تا انهارا به دیگران هدیه کنی .
خاطراتت قشنگ باشند تا همواره بیادشان بیاوری.
لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادی را بیفشانی.
و بهار بیاید تا بدانی باز هم فر صت بودن هست……
۱۴ بهمن ۱۳۹۲در ۲۰:۱۱
باز هم فرصت بودن هست
کاش اعضای قدیمی بازم بیان پیش خانواده [دعا کردن]
۵ اردیبهشت ۱۳۹۱در ۱۳:۲۰
یادت هست باربارا
آن روز یکسره باران میبارید
و تو با لب خندان قدم میزدی
شاد شکفته
خیس زیر باران
یادت هست باربارا
باران یکسره میبارید
و من در آن کوچه از کنار تو گذشتم
لبخند زدی
من هم لبخند زدم
یادت هست باربارا
تویی که نمیشناختمت
تویی که مرا نمیشناختی
یادت هست
آن روز را
همان طور که بود به خاطرداری؟
مردی زیر سایبانی ایستاده بود
با صدای بلند صدایت کرد
باربارا
و تو
شاد شکفته خیس
زیر باران
به طرف او دویدی
و به آغوشش پریدی
اینها را یادت هست باربارا
اگر تو را تو صدا میزنم
از من مرنج
من به همه آنهایی که یکدیگر را دوست دارند تو میگویم
حتی اگر آنها را نشناسم
یادت هست باربارا
فراموش نکردهای
آن باران آرام و دلپذیر را
بر روی چهره شاد تو
بر روی این شهر خوشبخت
آن باران را
بر دریا
بر مرکز تسلیحات
بر آن قایق
آه باربارا
.
.
ژاک پری فر
بابا شاهین شعر کاملشو نیاوردم
۲۲ دی ۱۳۹۰در ۲۲:۵۲
پروردگارا…ارامش را همچون دانه های برف و باران ارام و بی صدا بر سرزمین قلب کسانی ک برایم عزیزند ببار
۱۱ مرداد ۱۳۹۰در ۰۸:۳۰
همیشه سربلند پیروز و
عاشق باشید.
۱۱ مرداد ۱۳۹۰در ۰۸:۲۸
کودکی زیر باران
می گفت:
خدایا ناراحت نشو همه چی درست میشه.