وداع

آسون وداع کردم باهات با این که می‌مردم برات
کاشکی نمیذاشتم بری کاشکی می‌افتادم به پات

خواستم بگم ترکم نکن پیشم بمون ای نازنین
شرح پریشونیم‌و تو چشمای بارونیم ببین

هر شب با کلی اشتیاق زُل می‌زدم به آسمون
فرصت نمونده واسۀ ابراز احساس جنون

رفتی و من تنها شدم با این غم نامهربون
هر جا پیِ‌ت گشتم ولی هیچ جا نبود از تو نشون

دلخوش به این بود تو هم گاهی کنار پنجره
ماه و تماشا می‌کنی با کوله‌باری خاطره

هر شب با کلی اشتیاق زُل می‌زدم به آسمون
فرصت نمونده واسۀ ابراز احساس جنون

ترانه سرا: تارا خلعت‌بری

انتشار یافته توسط نعیمه در دوشنبه 10 مرداد 1390 با موضوع ترانه‌های عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۱۹ دیدگاه

  1. جدایی خیلی سخته بخصوص اگه بفهمی نفر سومی هم در کاره :((

  2. جدایی سخت ترین درده …. ولی خدا مثه همیشه بزرگه شاید بعضیاش درمان داشته باشه :-s :((

  3. قشنگ بود اما دو بیت اول التماس رو نشون می‌داد که به نظرم تو عشق التماس معنی نداره. من که هیچ وقت دنبال کسی که رفته نمی‌گردم! حتی اگه واقعاً عاشقش باشم..

  4. اسدعشق ممنوعه گفته:

    ۲ بهمن ۱۳۹۰در ۲۱:۳۱

    وداع سخترین لحظه برای انسانهاست مخصوصا برای افراد عاشق من چند بار وداع کردن را تجربه کردم در لحظه وداع انگار که جان آدمی را از سینه اش بیرون میکشند خلاصه :(( @};-