روزهای کودکی
میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!
۱۰ بهمن ۱۳۹۴در ۰۹:۵۲
دلم بچگیمو میخواد
تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند
۱۵ آبان ۱۳۹۴در ۱۹:۱۱
آی خدای نفسای من سرگردون
به همون روز تولد منو برگردون
.
.
.
خیلی عالی ی ی ی ی ی ی
۲۶ شهریور ۱۳۹۴در ۱۹:۰۴
خوشم اومد
۱۷ خرداد ۱۳۹۴در ۱۹:۵۹
خیلی عالی بودپناهی عزیز به امید پیروزی بیشتر تان!