درد بی درمان

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم افتاده‌ای مثل مرا
چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند

مژگان عباسلو

اشک عاشق عشق مرگ
انتشار یافته توسط مریم در پنجشنبه 16 خرداد 1392 با موضوع شعرهای عاشقانه
کلیدواژه‌ها:

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

۸۰ دیدگاه

  1. خیلی زیبا سرودید خانوم عباسلو

  2. تازه داشت آروم میگرفت این دل کوچولو……… زدی داغونش کردی خانم عباسلو……… بسیییییییییییییییار زیبا بود

  3. بسیار عالی [دست زدن]

  4. سلام . شعر خانم عباسلو از زیبا ترین اشعاری است که تا حالا خوندم . آفرین به این همه احساس و ذوق

  5. ضیافت های عاشق را
    خوشا بخشش ، خوشا ایثار
    خوشا پیدا شدن در عشق
    برای گم شدن در یار
    چه دریایی میان ماست
    خوشا دیدار ما در خواب
    چه امیدی به این ساحل
    خوشا فریاد زیر آب
    خوشا عشق و
    خوشا خون جگر خوردن
    خوشا مردن
    خوشا از عاشقی مردن
    اگر خوابم اگر بیدار
    اگر مستم اگر هوشیار
    مرا یارای بودن نیست
    تو یاری کن مرا ای یار
    تو ای خاتون خواب من
    من تن خسته را دریاب
    مرا هم خانه کن ، تا صبح
    نوازش کن مرا ، تا خواب
    همیشه خوابتو دیدن
    دلیل بودن من بود
    چراغ راه بیداری اگر بود
    از تو روشن بود
    نه از دور و نه از نزدیک
    تو از خواب آمدی ای عشق
    خوشا خودسوزی عاشق
    مرا آتش زدی ای عشق
    @};- @};- @};- @};-

  6. عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
    درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند :(

  7. بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست
    آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست ….
    .
    .
    مرسی از انتخاب خوبت دوست عزیز @};-